نفس نفس زنان ، وقتی میدادی جان دور تو خندیدن هم خولی هم سنان با نیزه و شمشیر و سنگ و چوب زخمی بر جسمت میزدند هر یک آهِ زینب پیچیده در صحرا و شمرُ جالسٌ علی صدرک ... وای قتیل الله ، وای قتیل الله ... زهرا با اشک و آه ، میرسد قتلگاه میخواند نوحه در مقتلِ ثارالله مادر بمیرد برایت جانا بُنَیَّ ذبِحوکَ عطشانا لباس پاره ات را هم بردند بُنَیَّ تَرَهوکَ عریانا ... وای قتیل الله ، وای قتیل الله ... پیچیده عطر سیب ، گفتی اَنا الغریب گفتی أَینَ المسلم ، گفتی أَینَ الحبیب سرت بر نِی جسمت مانده زمین سلامٌ علی مقطوع الوَتین بوسه زد خواهر بر رگهای تو نادَت زینبُ به صوت الحزین ... وای قتیل الله ، وای قتیل الله ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir