آخر کاره ، دوری دشواره توی شهر غم شدم آواره دلم شکست یه بغض سنگین توی صدامه پُر از غمم یه دنیا حسرت توی نگامه نیا ، نیا ، یا حسین نیا که کوفه مردمش بیمارن نیا که از بابات علی بیزارن نیا که فکر خنده و آزارن ... نیا به کوفه یا حسین مولا جان ... پُره بارونم ، اینجا حیرونم دلم آشوبه زار و گریونم اینا همش تو فکر انگشترن حسین جان نیا آقام که پیرهن میدرن حسین جان نیا ، نیا ، یا حسین نیا به خواهرت جسارت میشه به دخترای تو اهانت میشه تموم خیمه ی تو غارت میشه ... نیا به کوفه یا حسین مولا جان ... کوفی دل سنگه ، پُره نیرنگه حنای مردم دیگه بی رنگه اگه میای یه چندتا معجر اضافه بردار سر منو میبینی آخر تو کوچه بازار نیا ، نیا ، یا حسین رو نیزه اصغر تورو میبندن به اشک بچه های تو میخندن تو کوفه قبر مسلمت رو کندن ... نیا به کوفه یا حسین مولا جان ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir