توی لحظه های جدایی سر این سفره گداتم داره جمع میشه با دستت دوباره سفره ی ماتم یاد اون شبای روضه میباره بارونِ چشمام الهی آقا به حق تو قبول شِه نوکری هام دعا کن همیشه آقا توی روضه دم بگیرم همیشه حسینی باشم و حسینی هم بمیرم ... مددی حضرت سلطان ، مددی حضرت سلطان ... دلمو دوباره میدم پَر یه کبوترم همیشه هیچ جا واسم آسمون مشهدالرضا نمیشه میزنم آقا بهت رو ، بخرم ضامن آهو آقا صحن حرمت رو میزنم با مژه جارو اومدم توی حریمت میبینم رو درب و دیوار ننوشته جایی آقا که نیاد عبد گنهکار ... مددی حضرت سلطان ، مددی حضرت سلطان ... پناه دلای شکسته تویی ای امیر و سلطان هر کی جا مونده رسیده توی کربلای ایران میشکنه بغض گداتون ، دوباره میزنه بارون روبرو پنجره فولاد میخونم اینو آقاجون با همین چشای خیسم ، با همین دلِ گرفتم یا امام رضا ببین که آقا کربلا نرفتم ... مددی حضرت سلطان ، مددی حضرت سلطان ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir