یه غصه تو قلبم نشسته تا ابد به پیش چشمامه یه خاطرات بد نرفته از یادم که مادرو میزد یه کوچه ی تنگ و یه قوم بی وفا یه مرد دل سنگ و یه سیلی بی هوا غم و عذابی که نداره انتها خواب هر شبم اینه تورو خدا نزن علت تبم اینه تورو خدا نزن ... یا حسن ، حسن جانم ... غرورمو له کرد یه بی حیای پست همون که دستای بابای مارو بست شبیه گوشواره دل منم شکست مگه چی بود آخه گناه مادرم کبوده رو گونه نمیشه باورم تو کوچه افتاده جلو چِش ترم گریه مو درآورده صدای گریه هاش پاشو راه بیا مادر بیا یواش یواش ... یا حسن ، حسن جانم ... یه تشت پُر خونه جلو چشای من همیشه تاریکه دیگه روزای من رمق نمونده هیچ تو دست و پای من برادرا جمعن کنار بسترم ولی پریشونم برای دلبرم دوباره گریونم برای خواهرم عاقبت توی گودال حسینو میبَرن آخرش با چند ضربه سرش رو میبُرن ... یا حسین ، حسین جانم ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir