یادداشت من در ایسنا (البته قبل از کتک خوردن!) فرجام یک جنبش اعتراضی جواد موگویی مستندساز، نویسنده و پژوهشگر تاریخ: 🔹درگذشت مرحوم مهسا امینی موجب جریحه‌دار شدن احساسات افکار عمومی حتی در بدنه جامعه دینی و حامیان انقلاب شد. 🔹اعتراض‌های مردمی با میدان‌داری جریان اصلاح‌طلب و با تکیه بر اصل ۲۷قانون اساسی ابتدا در فضای مجازی و سپس توسط طبقه مرفه و مدرن شهری به کف خیابان کشیده شد. 🔹جریان سلبریتی برای نخستین‌بار نقش فعال‌تر ولی ساختارشکنانه ایفا می‌کند. 🔹بلافاصله گروه‌های برانداز میدان‌دار می‌شوند. سلطنت‌طلبان عجولانه ساختارشکنی می‌کنند؛ کمتر از دو روز اعتراض‌ها به آتش‌کشیدن پلیس و هتک حرمت بانوان چادری رسید. 🔹سازمان منافقین به‌سرعت بدنبال گرفتن رهبری اعتراضات می‌رود؛ با چاشنی خشونت‌ و عملیات‌های مسلحانه. 🔹گروه‌های تجزیه‌طلب کو‌مه‌له، دمکرات و تکفیری عملیات‌های مسلحانه در استان‌های مرزی می‌کنند. 🔹دیگر جنبش اعتراضی گشت ارشاد به ترکیبی از «تروریسم، شورش و براندازی» تبدیل می‌شود. جریان‌ اصلاح‌طلب کاملا رهبری جنبش را از دست می‌دهد. و مورد هجمه اصولگراها و دستگاه امنیتی قرار می‌گیرد. 🔹اصلاح‌طلبان اشتباه همیشگی را مرتکب می‌شوند؛ عدم مرزبندی با گروه‌های سلطنت‌طلب، منافقین و تجزیه‌طلب. 🔹جامعه دینی و حامی نظام به خواست حاکمیت در دفاع از حتک‌حرمت‌ها لشگرکشی خیابانی می‌کند. با اشتباه همیشگی: عدم توجه به جنبش اعتراضی به‌حق مردم و عدم تفکیک میان معترض و برانداز. 🔹جنبش اعتراضیِ تغییرماهیت‌یافته، پس از مدتی به‌دلیل شکست در سرایت جنبش به طبقه متوسط و پایین شهری، عدم رهبری منسجم و اختلاف در هدف (براندازی یا اصلاح)، بدون نتیجه به شکست می‌انجامد. این وسط بازنده اصلی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هستند؛ اصلاح‌طلبان به علت عدم مرزبندی با جریان برانداز بازهم متهم به براندازی می‌شوند. 🔹اصولگرایان نیز با ریزش سرمایه اجتماعی خود برای انتخابات آتی بایستی چشم به کمک شورای نگهبان داشته باشند. @javadmogoei