مشاهدات عینی‌ام از اعتراضات خیابانی-۲۱ ناگهان از دل جمعیت «شعار زن، زندگی، آزادی» سر دادند! اردبیل: ۱۴۰۱/۷/۲۶ دیشب در مسافرخانه پارسا خوابیدم؛ ۱۲۰تومان. در تجهیزاتش همین بس که اتاق پریز برق نداشت! گوشی‌ام خاموش بود. صبح روشن کردم. بیچاره خانم‌جان از نگرانی پس ‌افتاده بود! خبر بازداشتم به تهران رسیده بود. کلی پیام آمده بود. دم رفقایم گرم. با وحید(بسیج دانشجویی) قرار مصاحبه گذاشتم؛ در قهوه‌خانه. درباره آنچه که در تجمع روزچهارشنبه (۲۰مهر) گذشت. درباره روز حادثه مصاحبه‌های بسیاری کردم. لکن بتصورم روایت وحید دقیق‌ترین و صادقانه‌ترین است: «نام برنامه "تجمع بزرگ بانوان تاریخ‌ساز ایران قوی" بود. تصمیم جمعی همه نهادها و سازمان‌های دولتی و حاکمیتی بود. گرچه برخی مخالف بودند. به همه مدارس دخترانه دستور لفظی داده بودند که دانش‌آموزان را بیاورند. اجبار به دانش‌آموزان نبود، اما دستور به مدیران مدرسه بود. برخی مدارس کامل و برخی با یک اتوبوس و برخی اصلا نیامدند. ۹:۴۸ دقیقه رسیدم به محل تجمع؛ پیاده‌راه عالی‌قاپو. جمعیت ۵-۶هزار نفر بودند. ۹۵درصد دانش‌آموز. مردم هیچ‌استقبالی نکرده بودند. مراسم پخش زنده سیمای استان بود. ساعت۱۱ ناگهان، ۱۰-۱۵نفر از دانش‌آموزان از وسط جمعیت شعار "زن زندگی آزادی" سر دادند. یکی دو دقیقه بعد ساکت شدند. همزمان ۱۰-۱۵نفر دیگر از ته‌جمعیت سر کوچه ملاهادی، مقنعه‌ از سر درآوردند. صدایشان نمی‌رسید. نمی‌دانم شعار میدادند یا خیر. تا بهشان برسم، بچه‌ها متفرق شده بودند. نهایتا ۳۰ناجایی دو تا دو تا سرکوچه‌ها ایستاده بودند. و هیچ برخوردی هم با بچه‌های معترض نداشتند. یعنی اصلا نمی‌توانستند، چراکه جمعیت زیاد و دختران معترض بین جمعیت بودند. مراسم ساعت ۱۱و نیم تمام شد. و همه برگشتند به مدرسه.» روایت کاملا گویاست! مسئولان شهر به نتیجه می‌رسند که مثلا برای رویارویی با حوادث اخیر، تجمع مردمی بانوان راه بیاندازند! لکن از بانوان به دانش‌آموزان می‌رسند! آن‌هم با بخشنامه و فشار بر مدیران مدرسه و بدون اجازه والدین. اگرچه عمده دانش‌آموزان با مراسم همراه بودند، ولیکن تعدادی اندک شجاعانه تصمیم به برهم‌زدن این مراسم بخشنامه‌ای می‌گیرند. دمشان گرم! تا دیگر اینگونه بچه‌های مردم را به خیابان نکشند! در یک بحران اجتماعی که سراسر کشور را فرا گرفته، حماقت به‌جایی می‌رسد که به‌جای ایجاد آرامش، تصمیم به اردوکشی خیابانی می‌کنند! آن‌هم با  سواستفاده از دانش‌آموزان و بدون اطلاع والدین‌. خبر به خانواده‌ها که می‌رسد آنها برای اعتراض به مدرسه حضرت فاطمه و شاهد (راثی‌نظام) می‌روند و با مدیران و معلمان درگیر می‌شوند. و این سرآغاز ماجرای اسرا پناهی می‌شود... @javadmogoei