حرف بی‌حساب| جواد موگویی
@javadmogoei
ممنوع‌المعامله شود! مگر می‌شود جلوی معامله با خدا را گرفت؟! من پرسپولیسی‌ام، دو آتیشه! جایگاه ۳۶ گوشه آزادیِ صد هزار نفره تیفوسی‌های قرمز، با همان ادبیات غیربهداشتی! یا همان «تماشگرنما»های دوشنبه‌های عادل! من یکی از همان‌هایم! از کرج تا آزادی طریق می‌کردیم، با مینی‌بوس قرمز، فقط به عشق داش علیِ بچه محل. چرا دروغ! هنوز هم بیاید، بست می‌نشینم جایگاه۳۶! خلاف تصور، من اصلا زیست مجازی ندارم! مطلبم را می‌نویسم و فی‌الفور انگشت روی سرچ اینستا می‌گذارم و می‌شینیم به دیدن کشتی‌های قدیم آقارسول خادم و دریبل‌های جادوگر. این تکرار هرشب من است، تا خوابم بگیرد. آقارسول ممنوع‌الخروج شود یا علی‌کریمی ضدانقلاب، خاطراتم را که نمی‌توانم پاک کنم! نه بارانداز خادارتسفِ روس در فینال المپیک آتلانتا از خاطرم می‌رود، نه آتش‌بازی جادوگر در شش قدم آلمان‌ها! ژرمن‌ها رو هوا پیچ خورده بودند! سَرِتوپ پشت سَرِتوپ! دستم خورد روی سرچ، از ۱۰۰هزار نفری رفتم ۱۲هزار نفری. اشک‌هایم دوباره آمد؛ بعد ۲۴سال از جهانی تهران، وقتی آقارسول چهارگوشه تشک را بوسید. ۱۰۵کیلو بود اما در ۱۳۰تا دوبنده پوشید تا ایران قهرمان شود. با سَربَندپِی خاک می‌کرد اما با ۱۰۵تا که نمی‌شود ۱۳۰تا را بارانداز زد! دوباره سرپا، دوباره سربندپی! دوباره خاک... تا فینال همین‌طوری رفت! فیلا و فیفا و یوفا کپ کرده بودند. مگر یادم می‌رود! حالا ممنوع‌الخروجش کنند! کپرهای سیستان که پاسپورت نمی‌خواهد! یه‌جو غیرت بس است! به‌فرض ممنوع‌المعامله هم شود! مگر می‌شود جلوی معامله با خدا را گرفت؟ خوابم گرفته... با اشک از این روزهای جهنمی... @javadmogoei