از «وکالت تسخیری متجاوز» تا تسلیح حقیقی دشمن ▪️پاسخی به مغالطات مشترک آقایان محقق داماد و محمد درویش‌زاده «علی کاکادزفولی» جامعه‌شناس سیاسی: 🔹یادداشت مشترک آقایان محقق داماد و جناب درویش‌زاده با عنوان «از جهل مقدس تا تسلیح حقوقی دشمن» مصداق قابل تأملی از چارچوب معرفت‌شناختی ناکارآمد در تحلیل پدیده‌های سیاسی و امنیتی است. این نوشتار، علی‌رغم ظاهر مبتنی بر عقلانیت در تحلیل نهایی خود به نتیجه‌ای جز «مشروعیت‌زدایی از راهبردهای مقاومت» و «تأمین ناخواسته مستندات برای طرف متخاصم» منتهی نمی‌شود. نویسندگان، با اطلاق مفهوم «جهل مقدس» به بخشی از رویکردهای حاکمیتی و مردمی، خود به ورطه‌ی نوعی «جهل مرکب آکادمیک» دچار شده‌اند. 🔹مغالطه‌ اول: در گوش گرگ، کتاب قانون زمزمه نمی‌کنند بنیادی‌ترین خطای تحلیلی مقاله، در این پیش‌فرض پنهان است که رژیم صهیونیستی و هیئت حاکمه ایالات متحده، بازیگرانی هنجارمحور هستند که کنش‌های خود را بر مبنای «مستندات حقوقی» تنظیم می‌کنند. دشمن متخاصم، دادگاه بی‌طرف نیست که بتوان با ارائه‌ی لوایح حقوقی آن را مجاب ساخت؛ بلکه قدرتی سلطه‌گر است که از «حقوق» به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود بهره می‌گیرد. انگیزه‌ی اصلی خصومت، ریشه در نفس وجود قدرت مستقل و الهام‌بخشی به نام جمهوری اسلامی ایران دارد. تمرکز افراطی مقاله بر «رویه‌های حقوقی» و غفلت از «ماهیت بازیگران» مصداق دقیق همان «جهل مقدسی» است که نویسندگان دیگران را به آن متهم می‌کنند. 🔹مغالطه‌ دوم: عَلَم را به گناه افراشته بودن، بر زمین نمی‌کوبند شعار زوال رژیم صهیونیستی، بیش از آنکه برنامه نظامی کوتاه‌مدت باشد، آرمانی راهبردی است که به کنش، معنا می‌بخشد. بخشی از قدرت بازدارندگی از طریق «نمایش اراده» محقق می‌شود. کنش‌های نمادین و ایدئولوژیک نیز پیام «بازدارندگی نرم» مخابره می‌کنند. در چنین وضعیتی همین نمادها و شعارها هستند که کارکرد «سنگرهای هویتی» را ایفا کرده و مرز میان «دوست» و «دشمن» را برای عموم جامعه شفاف نگه می‌دارند. عقلانیت ضرورتا بیان گزاره‌های منطقی نیست؛ بلکه پیشبرد عقلانیتی مدون از تمام قالب‌ها و چارچوب‌های ممکن است که چارچوب های احساسی و هیجان جمعی هم تحت شرایطی می‌توانند جزیی از آن باشند. 🔹مغالطه‌ سوم: به خیال تصحیح بیت، شاهنامه را به آتش نمی‌‎کشند زمانی که یک شخصیت علمی و حوزوی در داخل کشور طی تحلیل تفصیلی اذعان می‌کند که اقدامات نظام، مصداق تسلیح حقوقی دشمن است، این دیگر پروپاگاندا نیست؛ بلکه اعترافی از درون است. مقاله آقایان محقق داماد و درویش‌زاده، عملاً «کیفرخواستی داخلی» علیه سیاست‌های راهبردی ایران است. این مقاله بیش از تمام روزشمارهای نابودی اسرائیل، دشمن را به «تسلیحات گفتمانی» مجهز می‌کند. هیچ دولت عاقلی در بحبوحه‌ی جنگ امنیتی و روانی، ابعاد دقیق آسیب‌پذیری‌های خود را به نمایش عمومی نمی‌گذارد تا طرف مقابل، راهبرد حمله بعدی خود را بر اساس آن تنظیم کند. 🔹عقلانیت در مسلخ ترس نامقدس؛ خواب خرگوشان در بیشه شیران نوشته ایشان از یک سو در درک ماهیت طرف متخاصم دچار خوش‌بینی روش‌شناختی است و از سوی دیگر، کارکردهای جامعه‌شناختی و راهبردی مقاومت روانی را نادیده گرفته است. راهبرد ضمنی آن، یعنی سکوت و انفعال تاکتیکی به بهانه «بهانه ندادن به دست دشمن»، مسیری است که به تسلیم تدریجی و فرسایش قدرت ملی منتهی می‌شود. واقع‌بینی حکم می‌کند که در نظم کنونی جهان، این «قدرت» در ابعاد مختلف آن است که بازدارندگی و احترام ایجاد می‌کند، نه انفعال. جهل مقدس نه در کنش‌های نمادین هویت‌بخش یک ملت برای حفظ روحیه مقاومت، بلکه در گفتمان‌های روشنفکرانه‌ای نهفته است که از هراس رویارویی، به انفعال رضایت داده و برای توجیه این رضایت، نام آن را «عقلانیت» و «خردمندی» می‌گذارند. tn.ai/3355893 @TasnimNews