🔴محمد نبودی ببینی شهر با دست‌های پینه بسته دختران خرمشهر آزاد گشت ▪️خرده نگیرید قصد نداشتم بگویم شهر را زنان آزاد کردند بلکه خواستم بگویم جنگ و آزادی خرمشهر را دستان پینه بسته زنانه هم یاری کرد. غنیمت است به یمن آزادسازی خرمشهر سری بزنیم به صندوقه خاطرات خانم سیده کبری عارف زاده از همرزمان شهید محمد جهان آرا و محمد علی نورانی راوی کتاب پسرهای ننه عبدالله و ببینیم دختران نوجوان خرمشهر چگونه برای‌ آزادی خرمشهر ایثار کردند: " آن زمان ما عضو انجمن اسلامی دبیرستان بودیم و اولین گروهی بودیم که آموزش دیدیم.در آن مقطع 80 نفر آموزش دیدیم. هنوز روبانی که به مقنعه‌مان وصل می‌کردیم و نام شهید عباس فرحان اسدی و موسی بختور روی آن نوشته شده بود را یاد دارم. خواهران مسئولیت‌شان در آن مقطع شروع شد. در 31 شهریور ماه جنگ از حد مرزها گذشت و به شهرها رسید. اجساد زیادی روی زمین بود که قرار بود غسل و دفن شوند. با صدای سوت خمپاره اجساد را مجبور بودند بر زمین بگذارند تا ترکش خمپاره به حمل کنندگان جسد اصابت نکند و گاهی چندبار مجبور می‌شدند جنازه‌ها را بر زمین بگذارند.در عملیات آزادسازی خرمشهر امدادگر بودم و قبل از آن در کار جابه‌جایی مهمات بودم. بسته‌های مهمات 90 کیلوگرم بود و دختران این جعبه‌ها را حمل می‌کردند. شب‌ها نیز مانند آقایان پست می‌دادیم. روزهای اول دست‌های ما تاول می‌زد اما بعدها دست‌های‌مان پینه بسته بود. چند ماه در بیابان چادر زدیم. سرویس بهداشتی صحرایی هم آنجا ایجاد کردیم". منبع : سایت کافه تاریخ ✍عالیه سادات 🆔 @Javaherane | 👈 جواهرانه