5⃣7⃣ .___به نام خدا___. در ابتدای کار که وارد حرم شدیم داشتن کم کم اذان می خواندن تصمیم گرفتیم در پهن کردن فرش های حرم کمک کنیم و از خادم ها خواستیم که تویی این کار کمکشون کنیم☺️ و درخواستمون رو قبول کردن وارد حرم شدیم برای زیارت که یک خانم با دختر کوچولو شون میخواستن برن زیارت که شندیم داشتن باهم بحث میکردن🤔 دخترشون اسرار داشت که بره زیارت ولی مادرشون بخاطر سن کم دختر ازشون خواست که بومونه و صبر کنه تا مادرش بیاد🙃 نخواسته متوجه حرف هاشون شدیم و تصمیم گرفتیم که کمکشون کنیم به مادر دختر خانم گفتم که من مراقب دخترتون هستم شما با خیال راحت زیارت کنید و از خدا خواسته قبول کردن 🦋🫀 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔸کانال ایتا👈 https://eitaa.com/javanan_chb