روایتی از کمک های خودجوش زنان سرزمینم در زمان دفاع مقدس؛ گردان رختشویی جنگ به روایت تصویر👆/ ۶۴ زن که صدام را عاصی کردند . جعبه‌جعبه تاید و وایتکس و صابون می‌خریدم. خانم‌های همسایه هم به هر بهانه‌ای تاید می‌آوردند. رخت‌های بیمارستان سرخ بود از خون. چندبار آنها را می‌شستم و لکه‌ها را توی دست می‌سابیدم تا تمیز شود. شبانه‌روز درگیر شست‌وشو بودم. وقتی توی حیاط جوی خون راه می‌افتاد گریه من هم شروع می‌شد. یک روز یکی از بچه‌های بسیج، وقتی پتوها را خالی کرد، چند بسته تاید هم گذاشت رویشان. بهش گفتم: «اینا برای چیه؟» گفت: «شما هر روز دارید از جیب خودتون خرج می‌کنید. هربار یه مقدار براتون می‌آریم تا با اونها بشورید و کمتر بهتون فشار بیاد». ناراحت شدم. گفتم: «نه! دیگر نیار. شرم دارم از این همه خون ریخته.» اصلاً به پول، استراحت و خورد و خوراک فکر نمی‌کردم. شب و رزو دغدغه جنگ را داشتم. تا پاییز ۶۰ توی خانه رخت شستم. بعد هم رختشوی خانه بیمارستان شهید کلانتری راه افتاد، یک گردان از خانم‌ها شدیم رخت‌شوی آنجا.جوان‌های غرق خون هم شد مثل داغ زهرا و بچه‌هایش. دیگر جز کمک به جبهه هیچ چیز برایم اهمیت نداشت. برگرفته از کتاب 📚«حوض خون» این کتاب روایت زنانی است که در اندیمشک در سال‌های جنگ تحمیلی در رخت‌شویی فعالیت می‌کردند و لباس رزمندگان و مجروحان را می‌شستند. آنروزها جنگ اسلام با دنیای کفر در مرزهای ایران بود و امروز جنگ در محور مقاومت است.جهاد امروز کمک به پیروزی امت اسلام در خط مقدم جبهه مقاومت است. و نقش ما در جهاد فی سبیل‌الله امروز؟