این روزها پدری در غزه خدا را شکر می‌کند که دخترانش زودتر شهید شدند... 🔸برای اولین بار و در کمال هشیاری و با دلی خشنود و راضی می‌گویم خدا را برای شهادت دخترانم شکر. نه به این خاطر که درد فقدان آسان است و نه حتی به این دلیل که این درد کمتر شده. بلکه چون امروز عاجزم از اینکه حتی تکه‌ای نان یا جرعه‌ای آب به کودکان دیگر بدهم. تصور می‌کنم اگر سیوار و سلینا زنده بودند، چه می‌شد... چهره‌های گرسنه‌شان را تصور کردم، نگاه‌شان را که به من خیره شده و نمی‌توانم برایشان کاری کنم. آن لحظه برای همه‌مان آرزوی مرگ می‌کردم.‌ و از خدا شهادت دسته جمعی‌مان را می‌خواستم. چون شهادت شرافتمندانه‌تر از این گرسنگی‌ست. پاک از این ذلت است. و از این نگاه عاجر به چشمان فرزندانت آسانتر است. سیوار، سلینا! خدا شما را زمانی نزد خود برد که عزیزتر، پاک‌تر و زیباتر از آن بودید که کرامت‌تان در روزگاری که دیگر در آن کرامتی نمانده، پایمال شود. فراموش‌تان نکردم اما امروز بهتر دریافتم چرا خدا شما را قبل از من انتخاب کرد. ---------------------- 🔰 به کانال بپیوندید: 🌱@javanan_pishran