به عنوان یک فرمانده، در کارش جدی بود و گاهی سر نیروها فریاد می‌زد. بعضی اوقات نیاز بود که جدیت بیشتری به خرج دهد؛ شب هنگام سراغ تک تک افرادی که سرشان داد زده بود می‌رفت و به هر طریقی که می‌شد و با شوخی و... رضایتشان را جلب می‌کرد. حتی با آن‌ها کشتی می‌گرفت و سعی می‌کرد کدورتی از او در دل کسی نماند. با خلق و خوی همه نیروهایش آشنا بود، می‌دانست که هرکدام در چه زمینه‌ای مهارت دارند، برحسب همین توانمندی‌ها، نیرو را به کار می‌گرفت، یکی از ویژگی‌هایی که او را یک فرمانده موفق نشان می‌داد همین بود. http://eitaa.com/jihadmughniyeh_ir