•🔗🌷•
+✍سیدمحمدموسوی
اوایل دهه هشتاد ۸۰ میلادی بود نشسته بودم و خیابان را نگاه می کردم . دیدم عده ای اسلحه به دست ، دارند جوانی را دنبال می کنند . سریع جوان را صدایش کردم و گفتم :بیا داخل خانه ما، اینجا پیدایت نمی کنند .سریع آمد داخل و در را بستم . اوضاع امنیتی اصلا مناسب نبود ، برای همین ،شب را هم ماند پیشمان .فردا صبح ، از ما تشکر کرد و رفت .
پانزده سال بعد ، مشغول کارهای روزانه ام بودم که دیدم در می زنند . رفتم دم در ، دیدم مرد میانسالی با ریش و قیافه مذهبی جلوی در ایستاده است، نشتاختمش، قضیه را که برایم تعریف کرد یادم افتاد ، این همان جوان فرادی ۱۵ سال قبل است ، آمده بود از من تشکر کند .دعوتش کردم داخل و شروع کردیم به صحبت .از میان صحبت هایم فهمید پسرم می خواهد قایقش را بفروشد ، ولی مشتری ندارد . پسرم ماهیگیر بود .صحبت هایمان که تمام شد ، دوباره تشکر کرد و رفت . بعدتر فهمیدم رفته پسرم را پیدا کرده ، پول قایق را به او داده و قایق را هم تحویل نگرفته است.
#ابوجهاد
"𝐉𝐎𝐈𝐍↴
@jihadmughniyeh_ir