#زندگینامه🔖!"
#قسمت_سی_سوم"
جهادجوانبسیارباحيايیبود ..
همــيشه وقتی مــيرفتيم بيرون
سـرش پايين بود دائم و سریع هم
كارش را انجام ميداد كه برويم
و زياد در اين فضاها نمی ماند،
مهمانی كه ميرفتيم يا در جمعی
اگرحضور داشت لبخند دائم بر
لبهایش بود اما با همان چهره
مهربان وخندان دینش را
حفظ ميكرد"
گاهی در جمع دوستانمان
اگر از بچه ها حرفی ناشايست
ميشنيد با همان خندهاش
متذکر میشد!"
@jihadmughniyeh_ir