لا اِلاَ اِلَّا الله الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین.'🌱
✍️روایتـیمـادرانـه
مراسم تشییع آغاز شد.
فضای مراسم چقدر به مراسم تولد شباهت داشت. چه فرشتگان زیادی! چه برف زیبایی...
مراسم دفن پیکر در خاک با شتاب انجام شد. فریادها بلند شد.
مادر شهید همچنان سعی داشت آرامشی همراه با خشوع و تواضع داشته باشد.
اما «ابو بلال»،
پدر شهید این جمله را بارها تکرار میکرد: «کسی را که به تو شلیک کرد نمیبخشم».
مراسم که پایان یافت مادر «علی» نزدیک مزار نشست.
سرش را به خاک نزدیک کرد و شروع کرد به صحبت با پسرش: «ماما، شهادتت مبارک. خداوند چهرهات را روشن کند «علی».
فهمیدم که بدون غسل و کفن و با لباس جهادت دفن شدی.
مبارکت باشد که به این عزت و سربلندی رسیدی. «علی» جان، پیکرت 12 روز روی زمین ماند؟ خدا کند که امام مهدی (عج) به استقبالت آمده باشد.
ماما، «علی» جان! به من اطمینان بده زمانی که به شهادت رسیدی امام مهدی را صدا زدهای؟ او را صدا زدی؟»
#پایـان