🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
#مهــربــون‌بـــرادرم
این میز ِشلوغ ِدر هم و برهم؛ این نوشته های بی نظم؛ این کارها و طرحهای ناتمام؛ این شعار هایی که عملی نشد؛ این تلفن لعنتی که پشت سر هم زنگ می خورد... این بازیچه بودن من؛ این عکس جهاد ؛ این حسرت من؛ . . . این بغض شور که مدام فرو میدهم؛ این چشمها که هی تار می شود؛ این زخم کهنه؛ این دلتنگی و تنهایی؛ این تلخی ِ تکراری... . . . حتما حالم خوب نیست! ما می خواهیم علی اکبر های امام زمانمان باشیم...