🔘هزاران زخم؛ راهبرد متقابل ایران علیه اسرائیل 🔍 گزارشگر مرکز مطالعات «اَمَد» معتقد است با وجود تلفات زیادی که ایران داد، بسیاری از ناظران در ارزیابی تأثیر حملات اسرائیل بر عملکرد کلی ایران اغراق می‌کنند. به زعم او، حزب‌اللّٰه لبنان که برخلاف ایران یک بازیگر دولتی نبود و تلفاتِ به‌مراتب بیشتری را هم متحمل شد، تا آخرین روزِ پیش از توافق همچنان منسجم باقی ماند و توانست اسرائیل را در یک نوار مرزی باریک محدود کند. پس این امر، به طریق اولی برای ایران هم صادق خواهد بود؛ کشوری با تجربۀ نظامی طولانی، نیروی انسانی گسترده، منابع عظیم و زیرساخت‌های تولیدی و توسعه‌ای، اکنون یکی از منابع جهانیِ اصلیِ تولید تسلیحات جنگی محسوب می‌شود. از دیدگاه نویسنده، اثرگذاری عملیات‌های اسرائیل در طول تاریخ، اساساً به عامل روانی وابسته بوده و تاریخ نشان داده است که مادامی‌که عملیات نظامی صرفاً هوایی و بدون حرکت زمینی گسترده صورت گیرد، سرنوشت جنگ تغییری نخواهد کرد و به پیروزی منجر نخواهد شد. بنابراین، ایران از فرصت و توان کافی برای اقدام در مسیرهای مختلف برخوردار است که در ادامه به چند نمونه از این مسیرها اشاره خواهیم کرد. 1️⃣ تداوم و هم‌زمان، افزایش حجم حملات موشکی، با هدف تغییر معادلۀ میدانی در سرزمین‌های اشغالی: به‌عنوان مثال، تمرکز آتش موشکباران ایران بر تجمعات نظامیِ شمال مناطق اشغالی و نیز غزه، ممکن است آزادی عمل نیروهای اسرائیلی را در این مناطق کاهش دهد و فرصت‌هایی را در کف میدان نبرد برای متحدان ایران فراهم کند. البته باید پذیرفت که هدف قرار دادن تجمعات میدانیِ متحرک، به‌مراتب دشوارتر از هدف‌گیریِ زیرساخت‌های ثابت است؛ با این حال، سامانه‌های پدافند هوایی اسرائیل در این مناطق، به‌ویژه در شمال، ضعیف‌تر از مناطق مرکزی عمل می‌کنند و می‌دانیم که تمرکز فعلی ایران بر مناطق مرکزی است. 2️⃣ عملیات‌های سایبریِ ترکیبی: آن چیزی که از نظر بسیاری مغفول مانده، این است که موفقیت‌های چشم‌گیر حاصل‌شده در عملیات‌های غافلگیرانۀ ماه گذشته، چه در اوکراین و چه در اسرائیل، نه به دلیل فناوری خارق‌العاده، بلکه به‌خاطر توانایی در هماهنگ‌سازی ابزارهای نظامی مختلف با تسلط بر هر یک به‌صورت مجزا بود. بنابراین، لازم است تا ایران، عملیات‌های سایبری را با توانایی‌های امنیتی و نفوذ انسانی همراه کند تا امکان اجرای عملیات‌های سایبری پرخطر را فراهم کند. برای مثال، نفوذ یک عامل انسانی می‌تواند دسترسی به سیستم‌های تأسیسات زیربنایی، برق و حمل‌ونقل را آسان کند و سپس آنان را از کار بیندازد. 3️⃣ هدف‌گیری زیرساخت‌های صنعتی اسرائیل: ازجمله زیرساخت‌های نفتی، کشاورزی و فناوری؛ خصوصاً با توجه به اینکه اسرائیل پیش‌تر همین زیرساخت‌ها را در ایران هدف قرار داده است. با توجه به محدودیت‌های تاریخی اسرائیل در چنین حوزه‌هایی، این مسیر می‌تواند بسیار تأثیرگذار و هزینه‌ساز باشد. 4️⃣ فرسایش تدریجی: همان چیزی که به نام «دام عسل» هم نامیده می‌شود که عبارت است از تحریک اسرائیل به گسترش بیش‌ازحدِ عملیات، با استفاده از وسعت سرزمینی، عمق صنعتی و توان تاب‌آوری ایران؛ به‌گونه‌ای که دقت و سرعتِ عملِ اسرائیل در حملات هجومی، به نقطه‌ضعف او تبدیل شود. به بیان دیگر، از طریق بهره‌برداری از اتکای اسرائیل به برتری هوایی و اطلاعاتی، می‌توان آن را با اهداف مستحکم، ولی ساختگی گمراه کرد تا دچار فرسایش شود. 5️⃣ حمله به تأسیسات اسرائیلی در خارج از سرزمین‌های اشغالی؛ به‌ویژه در کشورهایی با نفوذ سیاسی محدود همچون جمهوری آذربایجان. این رویکرد می‌تواند پاسخ سیاسیِ اسرائیل به ایران را تضعیف کند. 6️⃣ بازی با کارت هسته‌ای: در این مسیر، حضور آمریکا نه یک مزیت، بلکه به یک محدودیت و عامل بازدارنده برای اسرائیل محسوب می‌شود. تهدید ایران به دستیابی به آستانۀ هسته‌ای یا القای آن می‌تواند یادآور تجربۀ عراق برای تصمیم‌گیران غربی باشد؛ تجربه‌ای که نشان داد حملۀ پیشگیرانه چگونه می‌تواند روند غنی‌سازی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را تسریع کند. بنابراین، از طریق تبلیغات سفید و خاکستری می‌توان فشار روانی قابل‌توجهی ایجاد کرد که هم حاشیۀ زمانی تصمیم‌گیری اسرائیل را کاهش دهد و هم دامنه و شدت واکنش‌های آن را محدود کند. این روش، همراه با اقدامات تهاجمی میدانی، می‌تواند فضای مانور ایران را گسترش دهد و برتری روانی اسرائیل را خنثی کند. |☫|جبهه رسانه‌ای لرستان |🇮🇷|Channel https://eitaa.com/joinchat/4260757557C4f4046d91e