کالک | kalk.ir
🔺 یک قطار فشنگ برای دکتر با صدای محمدمسیح از خواب می‌پرم. تنم خیس از عرق است. تب دارم. خوابی را که
🔺 حنظله کرمانی شب‌های کامیاران، شب‌های ترسناکی بود. کسی از مردم جرأت نمی‌کرد که از خانه‌اش خارج شود. احتمال درگیری و دزدیدن مردم توسط گروهک‌ها وجود داشت، اما ناصر سلاحش را در دست می‌گرفت و از پادگان خارج می‌شد. چند نفر از فریب‌خوردگانی که ناصر آنها را مورد بازجویی قرار داده بود، به‌صورت جداگانه، نامه‌هایی به او نوشته بودند؛ تحت تأثیر کلاس‌های عقیدتی ناصر قرار گرفته بودند و از او درخواست کتاب برای مطالعه کرده بودند. آدرس خود را هم در انتهای نامه نوشته بودند تا ناصر هر طور که می‌تواند، کتاب به دست آن‌ها برساند، چون خود آن‌ها از ترس گروهک‌ها، جرأت نزدیک شدن به پادگان‌های سپاه را نداشتند. ناصر با شجاعت خاص خودش، شبانه از پادگان بیرون می‌زد. رسالت تبلیغ برایش از هر چیز دیگری مهمتر بود، حتی از جانش. 🏷 #کتاب حنظله کرمانی؛ زندگینامه داستانی شهید ناصر فولادی 📲 kalk.ir/doc/package/1114/ 📚 پویش کتابخوانی سی‌و‌یک روز، سی‌ویک شهید شاخص دانشجو ⏰ هر شب حوالی ساعت ده، در کانال کالک 🎓 کالک؛ سامانه جامع مدیریت تشکل‌های دانشجویی ➕ @kalk_ir