ا ﷽ ا 🏴آزاده در دنیا و آخرت: حربن یزید ریاحی ▪️دشت کربلا دو سو بیشتر ندارد: سعادت یا شقاوت. پاکی یا پلیدی، بهشت یا جهنم، حسین (ع) یا عمر بن سعد! ▪️حر کجا ایستاده بود؟ چه باید می کرد؟ ▪️حر پشت سر امام به نماز ایستاد. هنگام مذاکره فرزند پیامبر را به تسلیم خواند و به مرگ تهدید کرد! امام بر سرش خروشید: «مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی بکنی؟» و او گفت: «اگر فرزند فاطمه نبودی. پاسخت می گفتم.» ▪️در روز عاشورا، صدای مظلومیت حسین (ع) وجدان خفته اش را بیدار کرد. اندکی بعد، چکمه آویزانِ گردن بر در خیمه مولا ایستاد: «آقای من! آیا خداوند توبه مرا می پذیرد؟» پاسخ دلنشین امام، آبی بود بر آتش دلش: «آری، توبه ات را می پذیرد و از گناهت می گذرد.» ▪️اجازه جانبازی خواست و سیدالشهدا (ع) او را آزاد خواندند: « تو آزادی حر، هر چه می خواهی بکن.» بعد از مبارزه ای نفس گیر نیزه بر سینه حر فرود آمد. بر زمین افتاد و از هوش رفت. چشمش را که گشود سرش را بر زانوی امام عاشقان دید که فرمودند: « تو حری، همان گونه که مادرت تو را نامید. تو در دنیا و آخرت آزاده ای!» 📗محمدرضا سنگری، آیینه داران آفتاب، ج1، ص640 تا 647 🤲 🌹کربلا کعـــ🕋ـــبه دلهاست 💔 @karbobala_ir