🚌یک اتوبوس قراضه گوشه ی یک گاراژ نشسته بود.اتوبوس به می خندید و نه با کسی حرف می زد.
♦️اتوبوس وقتی نو بود قرمز بود با صندلی های چرمی قشنگ. از صبح تا شب کار می کرد. اما حالا تنهای تنهاست ...
🔎موضوعات قصه:
#اتوبوس#قاصدک
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/u54409#قصه_صوتی#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda