@iransedaD1738496T15579023(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.12M
👳🏻‍♂روزی یک دانشمند قلابی با شاگردانش داشتند از راهی عبور می‌کردند که رهگذری را دیدند که سبدی روی سرش داشت. 🗑️او از مرد خواست تا میوه‌های توی سبدش را به او بدهد، اما توی سبد مرد میوه نبود، بلکه مقداری پِهن (مدفوع حیوان) بود... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/j87740 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda