🌪️عزیز جون و هدی خانم به طبیعت رفته بودن و اونجا چادر زدن ... اما ناگهان هوا طوفانی شد .. عزیز جون از هدی خواست تا کمکش کنه و با هم چادر رو جمع کنن.
👧🏻اما هدی دلش می خواست همچنان توی طبیعت بمونه و خیلی از دست باد شاکی بود ....
🔎 موضوعات قصه:
#باد#یک_آیه_یک_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/g93842#قصه_صوتی#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda