#روزنوشت📝
یکی بود یکی نبود.
قصهی شاتوت از اونجایی شروع شد که خواستین توی راه سلوک و حرکت به سمت آسمون کمکتون کنیم.
+خانوم فیاض!
چه کتابی بخونم؟
از چی شروع کنم؟
باید چیکار کنم؟
خلاصه که واسه همهی این دغدغههاتون
گشتیـم و گشتیـم تا رسیدیم به شـاتوت!
شاهراه ایجاد تحول و تغییر که واسه قدم
گذاشتن توی مسیر متفاوت، بودن و داشتن
یه سبک زندگی توحیدی باید بلدش بشیـم.
نمیگم قراره با شاتوت معجزه کنیم؛ اما اینو
میگم قراره با شـاتوت یاد بگیرین چه جوری
میتونین معجزه کنین؟!
فقط یه نکته که بعدش شرمندهتون نشم
اینه که
"محدودیت ظرفیت" داریم.
نه اینکه دست من باشه تعدادی که آماده
شده محدوده و خب رزق اونی هست که
زودتر انتخابش میکنه.
از این بابت عذرخواهم...
خلاصه ک ۲۱ روز با عشق کنارتونم و بازم
براتون میگم چی شد که شاتوت اومد!
ادامه دارد...
https://eitaa.com/m_fayaz96