هرجا تویِ اشعارِ حافظ لفظِ شراب بود؛ معمولا به‌معنایِ "می محبت" هست. این شعر حافظ رو ببینید اولِ غزل یه شروع طوفانی داره: 👇 «من و انکار شراب؟! این چه حکایت باشد؟ غالبـاً این قـدرم عقـــل و کفــایت باشــد...» حافظ معتقده که؛ کسی نمی‌تونه منکرِ محبت باشه در عالم هستی! اصلاً اساسِ عالم بر محبت استواره و انکار این محبت انکار اساس عالم هستیه...🤍 و تو مصرع بعد میگه انقدر عقل داریم که منکر محبت در عالم هستی نشیم. درواقع انکار محبت رو باتأکید در مصرع دوم اطلاق میکنه به عدم شعور... :) 🍯