• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
قبلنا وقتی روضه امام حسین رو گوش می کردم، وقتی می رسید به جایی که آقا تنها شده بودن و می گفتن "آیا کسی هست بخواد من رو یاری کنه؟" اونجا دلم کباب می شد براش می گفتم کاش من اونجا بودم و یاری می کردم آقامو! بعد یبار رزقم بود یه‌جا یه جمله دیدم که نوشته بود "ما که فکر می کنیم اگه عاشورا پیش امام بودیم کمکش می کردیم، الان چقدر امام زمانمون رو یاری می‌کنیم؟!" دونستم که عه! پس اینطوری باید بسنجم چقدر اهل عملم! حالا همین موقعیت رو جای دیگه هم تجربه کردم وقتی کتاب شهدای جنگ تحمیلی رو می خوندم با خودم می گفتم که کاش من اونموقع زندگی می کردم و از اون موقعیت جنگ و حال و هواش و اینها برای ساختن و رشد دادن روحم و حرکت تو مسیر سیر و سلوک استفاده می کردم.. مثل شهدا حالا خدا منو تو موقعیت قرار داد اما شکست خوردم غرق موبایل و اخبار و اینجور چیزا شدم بجای اینکه غرق خدا و معنویت بشم.. گرچه شهر ما خیلی حالات جنگ رو تجربه نکرده و اونقدر اتفاقات خاصی رو من ندیدم ولی دونستم مردِ عمل بودن از درون میاد،نه از محیط جنگ! برای رفقای تهرانی و شهرایی که جنگ اونجا گسترده تره خیلی آرزوی سلامتی دارم امیدوارم شما هم مثل شهدای جنگ تحمیلی از این حال و هوای جنگ برای ساختن خودتون استفاده کنین نه مثل من.. ولی من هم تلاش می کنم تا وقتی فرصت هست خودمو بکشونم بالا یاعلی نامه ای از کیمیاسادات؛ همدان! https://eitaa.com/m_fayaz96