• سی‌و‌دو | فیاض •
سلام و نور به همه ی همراهان سی و دو✨. ویژه سلام میکنم به عزیزانی که در استانهایی زندگی میکنن که بیشت
به نظرم دو دسته آدم در زمان جنگیمون داریم😁 دسته اول ترسیده ها دسته دوم لذت برنده ها و هیجان جو ها و منو رفیقم قطعا از دسته دوم بودیم فیلمای باحال جنگی رو برا هم فوروارد میکردیم و به قول خودمون تراپی ای بود برای ذهن مریضمون😂 کافی بود صدای پدافند بیاد تا ما با ذوق بریم سمت جایی که آسمون خدا پیدا باشه و بعد بیایم برا هم تعریف کنیم چی دیدیم و چی شنیدیم... یادم نمیره شب ا‌ول که تا به حال پدافند رو ندیده بودیم ذوق اون نقطه کوچولو های قرمز رو میزدیم که به سمت آسمون عمودی شلیک میشن به سمت هدفشون پرواز میکنن و یه چیزایی تو آسمون منفجر میشن... حتی برای هم تعدادشو شمرده بودیم که هرکدوممون چندتا نور نقطه ای قرمز دیدیم راستشو بخواین اینکه رقص نور انفجار های آسمونی میوفتاد روی دیوار اتاقم برام زیبا،جذاب و دلربا بود.. وقتی هم صدای دل انگیز پدافند نميومد به قول رفیقم : [ _من الان افسردگی پس از لذت گرفتم آه ای موشک ها ای پدافند ها ای ریز پرنده ها کجایید؟ در فراقتان قلبمان در اندوه فرو رفته😂😔] پدافند خوشگل و خوش صدای اصفهان،عزیز دلم!! ازت ممنونم که سحرها منو با صدای بلند بیدار کردی و نماز شب رو بهم هدیه دادی.. ممنون که دلگرمی این روزهامون بودی وقتی صدات میومد میدونستم که خدا لطف کرده و تورو به ما داده تا دشمنو سرجاش بنشونی و نزاری یه خط رو شهر قشنگمون بیوفته.. خدا تورو برامون نگه داره و نبینم روزی رو که مثل سحر جمعه دست و پات بسته باشه.. به اذن الهی مراقب مردممون باش که بیشتر از این داغدار نشن... /نامه ای از دختری در اصفهان با چاشنی طنز📬/ https://eitaa.com/m_fayaz96