هعی کتابای ماهم زمانی برو بیایی داشتن برا خودشون میچیدم تو کتابخونه ای که از نزدیک زمین شروع میشد ولی با ورود بچه کوچیک خواهرم که مثل ورق کالباس برمیداره و ميندازه زمین و با ذوق میگه تِتا 😍 (کتاب ) مجبور شدیم همه رو به روی میز منتقل کنیم قدر کتابخونه های منظم تونو بدونین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ و اینگونه بود که : زندگی جریان یافت! والا چرا عاخه غر بزنیم ؟ اصن کی گفته کتاب همش باید تو کتابخونه باشه؟؟؟؟ میتونه روی میز باشه حتی! مهم اون نمکدون دوس داشتنی توی خونتونه ک زندگی تون رو متحول کرده😍