لیگ عدالت سرانجام پس از چالش های فراوان و در غیاب میلیونها نفر از مردم پای صندوق های رای، دو چهره مشهور به عدالت خواهی به دور دوم رقابت ها راه یافتند. عدالت، گمشده همیشگی این ملت و ملت های دیگر بوده و هست و هربار پس از فراز و نشیبی سخت، دوباره سربرآورده و اعلام حضور و ابراز وجود می کند. انقلاب اسلامی گرچه در شعارهای خیابانی خود عدالت را فریاد نمی زد اما حاملان آن که عمدتا چپگرایان پیش و پس از انقلاب بودند همواره از آن محافظت کردند و در پوششی از آیات و روایات، بخشی مهم و حیاتی از گفتمان انقلابی تعریف کردند. چه دولت کوپنی میرحسین موسوی، چه عدالت توسعه گرای رفسنجانی، چه عدالت سیاسی خاتمی، چه عدالت توزیعی احمدی نژاد همگی در یک دال مرکزی مشترک بودند و آن عدالت بود، هرچند که هریک با تعریفی متفاوت و گاه متعارض با دیگری عدالت خواهی مدنظر خود را دنبال می کرد. دوره هشت ساله روحانی شکاف میان عدالت و جامعه بود و عدالتخواهان، غمگین ترین بخش جامعه. عدالت‌خواهان چپ و راست، اقتصادی و سیاسی هشت سال را در سختی سپری و خود را برای یک مبارزه بزرگ آماده کردند. برآمدن رییسی قطره آبی بود بر لبان خشک بخشی از آنان که تازه عطش شان را بیشتر و فشارهایشان را بر دولت او سنگین تر کرد. انتخابات مجلس دوازدهم نیز قطره تازه تری بر لبان شان ریخت و فریادهای شان را رساتر کرد. فرصت ناخواسته انتخابات ۱۴۰۳، آبی بود بر عطش عدالت‌خواهان. پزشکیان با شعار برابری سفره ها و جلیلی با شعار فرصت های برابر و با گفتمانی از ترکیب عدالت و توسعه (جهش) ، دو عدالت خواهی بودند که پاسخ شایسته ای از حامیان به ظاهر متفاوت خود گرفتند. اما نکته مهم در گرایش عدالت‌خواهانه هر دو نامزد فاتح دور نخست، رویکرد فانتزی و رویاگونه آنان به عدالت است. جامعه عادلانه هر دوی آنان یک جامعه بی طبقه است که همه قرار است بر یک سفره بنشینند و آرمان های بزرگ بشری را محقق کنند، یکی با تکثر دیدگاه ها و دیگری با یک برنامه متمرکز. تا هفت روز دیگر یکی از این دو رییس جمهور ایران خواهد شد، در غیاب میلیونها ایرانی که هیچ شعاری حتی عدالت، جذبشان نکرده و توقعاتی که هر دولتی را با چالش روبرو می کند. تا اطلاع بعدی، عدالت، کلیدواژه اصلی کشور خواهد بود. به انتظار آینده می نشینیم و سرنوشت عدالت، عدالت‌خواهان و ابرقهرمان این لیگ عدالت را تماشا می کنیم. ✍اخضریان منبع: 『🇮🇷در ایتا همراه باشید↯ 『🆔@ma_mardom_pakdasht