مادر خوب | مدرسه مادری
ما در احساس هیچ فرقی بین بچه و بزرگ قائل نیستیم. چون احساسات بخش کودک درون ما هستند. این مطالب هم بر
فرض کنید در کلاس درس نشسته اید، من به یکی از شما یک مقدار پول می دهم تا بلند شود و جیغ بکشد و از روی دوش همه بپرد و از دیوار بالا برود و همه چیز را بهم بریزد. کی حاضر است این کار انجام دهد؟ حاضرین: عقل اصلاً اجازه نمی دهد. پس ببینید من به عنوان محرک حتی وعده ی پول به شما می دهم ولی عقل نمی گذارد؛ اطلاعاتی که در مترجم است به شما گفت بی ادبی، بی احترامی، مردم چی میگن و به شما اجازه ی عمل نداد. حالا همین طور که نشسته اید نگاه می کنید و می بینید که یک موش در حال بالا رفتن از پای شما است حالا چه کار می کنید؟ تقریباً همه ی خانم ها از جایتان بلند می شوید و از صندلی ها بالا می روید و جیغ می کشید و اصلاً دیگر متوجه هیچ چیز نمی شوید... و بعد خجالت می کشید و عذر خواهی می کنید، چند نفر این تجربه را دارند؟ چرا این اتفاق می افتد؟ وقتی این خانم شنیدند که 8 نیا 9 بیا توی اتوبوس بودند، جیغ و داد کردید؟ پاسخ: نه اصلاً. در این حالت هم عقل و بخش پردازش کنترل می کند و دستور می دهد که برای توهین این اندازه واکنش کافی است؛ عقل احساس را کنترل می کند و پایه ی رفتار را می سازد، انتظار ما این بوده که به من باید احترام گذاشته شود، من نیاز به احترام دارم و وقت من باید محترم شمرده شود، نیازم را دریافت نکردم، عصبانی شدم. حالا زمانی که موش می آید چه اتفاقی می افتد؟ در بخش مترجم تعریف شده که موش خطرناکترین حیوان دنیاست که انسان را درسته قورت می دهد، مهلت وصیت هم نمی دهد، در سیتم عصبی مغز پیش بینی شده و قانون است که وقتی خطر بزرگی در کار است از عقل کمک نگیر و مستقیم برو سراغ احساس و عمل. چه چیزی این سیستم را هدایت کرد؟ تعریفی که در بخش مترجم از خطر شده است. کودک جایی دیده که مادر وقتی موش دید از جایش پرید و جیغ کشید پس مترجم ضبط می کند که موش از تمساح هم خطرناک تر است وقتی تمساح دیدی فرار کن ولی اگر موش دیدی پرواز کن!!! در حالی که چند نفر را دیدید که توسط موش به قتل رسیده باشند یا حتی در مورد سوسک! اطلاعات مترجم میگه که سوسک هم بعد از موش آدمخوار بزرگی است! (ادامه دارد...) {قسمت7} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob