779.3K حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🥺دلم برای آن دخترک کر و کثیف با پاهای خاکی و صورت پر از بستنی تنگ شده است. دلم برای آن قلب پاک و زلال تنگ شده است. دلم می‌خواهد مثل کودکی‌هایم شاد شاد آواز بخوانم. قاصدکی را ببینم و تا ته دنیا دنبالش بدوم تا بگیرمش. بعد توی گوشش چیزی بگویم و قاصدک را فوت کنم تا برود توی هوا. اگر کسی پرسید چه توی گوش قاصدک گفتی؟ بهش بگویم:«گفتم به خدا سلام برساند و بگذارد شب‌ها خواب رنگی رنگی ببینم.» کودکی چقدر ساده و دوست‌داشتنی بود. آرزوهایم را نقاشی می‌کردم و بعد خوابشان را می‌دیدم. به موهایم گل می‌زدم و توی دشت نقاشی‌ام تا بالای کوه می‌دویدم. بعد می‌نشستم توی رودخانه و از بالای کوه سُر می‌خوردم پایین! دلم می‌خواهد کودکی توی نقاشی بچگی‌هایم رها باشم. دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز برای پاک کن های جوهری و تراش های فلزی برای گونیا و نقاله و پرگار و جامدادی دلم برای تخته پاک کن و گچ های رنگی کن... 🧡 @maadar_khoob