تقدیم به ائمه ی بقیع علیهم السلام به مناسبت هشتم شوال وقت غروب است و بقیع، غمگین و دلگیر و عجیب دیگر شده وقتت تمام؛ ای رافضی ، مرد غریب ! آمد به سوی زائری ، مردی پر از خشم و غضب میخواند زائر زیر لب : تبت یدا ابی لهب .... از گوشه ای زائر شنید، آوای شیطان رجیم میگفت از هر شبهه‌ای، تا سست گردد آن حریم: این ها همه سنگ است و چوب ، این ها بود شرکی کبیر! میخواند زائر در جواب ، از آیه ی " جاء البشیر " ۱ زائر ز دشمن آیه ی "لا تسمع الموتی" شنید گفتا به او " لا تحسبن " : حی است هر کس شد شهید ۲ کم کم همه راهی شدند، دیگر کسی آنجا نماند دیگر کسی نجوا نکرد؛ دیگر کسی قرآن نخواند میرفت نور از آن فضا، می شد حرم تاریک و تار میشد بقیع شیعیان، غرق غم و گرد و غبار شد نیمه شب مردی غریب ، هر قفل و بستی باز کرد پنهان ز چشم دیگران ، اعمال خود آغاز کرد در آن سیاهی پا نهاد، مردی که خود ذوالنور بود مردی که از هر ظلمتی ، صد سال نوری دور بود مردی که در رگ های او خون محمد می جهید در سینه اش قلب علی با یاد زهرا می تپید او آمد و همراه او "اعلی" و "طارق" آمدند آیات صامت در پسِ قرآن ناطق آمدند پرشد حرم از بوی او ، بویش همان بوی حسن مست از شمیمش سنگ گفت: یاسیدی ؛ یابن الحسن تنها به قبرستان نشست، تنهای تنها نغمه داد دستی به روی صورت و دستی به خاک غم نهاد او گریه کرد و همرهش جمع ملک گریان شده خورشید و ماه و زهره و کل فلک گریان شده گاهی برای مجتبی، گاهی غمش سجاد بود گاهی برای باقر و صادق دلش پر داد بود هم روضه ی زهر و ستم، هم تکه های آن جگر هم روضه ی سجاد و شام، هم خیزران و تشت زر وقتی تمام روضه ها سنگین شد یک جا همه با دست پهلویش گرفت، فریاد زد : یا فاطمه چون روضه هایش باز شد؛ باز از غم مسمار و در با سینه ای پر درد گفت : امن یجیب المنتظر؟ او روضه خوان و عالمی از آه او گریان شده علت بود هجران او، عالم اگر ویران شده ای شیعیان هر صبح و شب، یاد از غم مولا کنید دردی است برجان جهان، فکر دوای ما کنید گوئیم با هم این دعا تا پرکشد تاب و تبش : عجل لمولانا الفرج ؛ یا رب به حق زینبش وقت طلوع است و بقیع، پر گشته از حالی عجیب! رفت از حرم تنها و تک، آن منتظَر ، مرد غریب حسن فاضل پی نوشت ها : 1 - بیت چهارم : تفکر وهابیت می گوید توسل به ضریح و قبر و تربت ائمه برای طلب شفا شرک است . جواب این شبهه در قرآن کریم آیه ۹۶ سوره مبارکه ی یوسف آمده است : " فلما ان جاء البشیر القاه علی وجهه فارتد بصیرا " حضرت یوسف پیراهن خود را جهت شفای چشم های پدرش حضرت یعقوب علیهما السلام فرستاد و با نهادن پیراهن یوسف بر چشم های نابینای حضرت یعقوب ، شفا حاصل و چشم ها بینا شدند . این کار در قرآن نه _تنها شرک نامیده نشده بلکه از آن به عنوان کرامت و معجزه ای از ولی خدا یاد شده است. توسل به حرم های مطهر ائمه هم همان حکم توسل به پیراهن یوسف را دارد. 2 - بیت پنجم : وهابیت همیشه این شبهه را مطرح می کند که سخن گفتن با اهل بیت که در حرم هایشان مدفونند شرک و باطل است و به این آیه استناد می کنند که " انک لا تسمع الموتی و ما انت بمسمع من فی القبور " و نتیجه می گیرند که اموات نمی توانند صدای ما را بشنوند. جواب این شبهه هم در قرآن کریم سوره مبارکه بقره آیه ۱۵۴ آمده است : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموات بل أحياء ولکن لا تشعرون " : و کسانی را که در راه خداوند شهید شده اند را از اموات نشمرید. بلکه آن ها زنده هستند اما شما درک نمی کنید.