خاطرات شهیـ🌷ــد هر وقت شب چله میشد و من می گفتم امشب شب چله هست میگفت خوب چطور می گفتم بریم وسایل بخریم و شب چله باید با شبهای دیگه مون فرق داشته باشه می خندید میگفت خانم شب چله با شبهای دیگه هیچ فرقی نداره و همه روزها روزهای خدا هستن بعد خانم راضی هستی ما بریم تو خیابون وسایل بخریم و خوشحال بیایم خونه و کسی ما رو ببینه و حسرت بخوره و منم راضی میشدم. حرفی میزد که جنسش زمینی نبود برای اهل ایمان بود. کاش کمی شبیه شهــدا باشیم...😔 🌙 🖊به روایت همـــسر 📲|پایگاه اطلاع رسانی حفظ و نشرآثار شهید مهدی حسینی⬇️ @mahdihoseini_ir