نامزد باید سر در بیاورد!
محمد ایمانی
نامزد مورد ارزیابی، چقدر مطالعه و تجربه و تشخیص برای مدیریت اقتصادی دارد یا فاقد آن است؟ کدام برنامه عملیاتی را برای اجرا تدارک کرده است؟
به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱) از چشمانداز مدیریت اقتصادی دولت، باید به کدام نامزد انتخابات رای داد یا رای نداد؟ در پاسخ این سؤال باید، مجموعهای از شرایط را لحاظ کرد: نخست، خود نامزد و کارنامهاش. دوم، این که مشاوران و حامیان او کیستند و چه توقعاتی دارند؟ و چقدر میتوانند هماهنگ عمل کنند؟، و سوم، برنامه اقتصادی نامزد؛ و این که چه بستهای از راهحلها را دارد؟
۲) همچنین باید بررسی کرد: نامزد مورد ارزیابی، چقدر مطالعه و تجربه و تشخیص برای مدیریت اقتصادی دارد یا فاقد آن است؟ کدام برنامه عملیاتی را برای اجرا تدارک کرده است؟ حامیان و مشاوران او چه نقشی دارند: نقش فرعی و کمکی، یا حاکم بر نامزد و همه کاره او؟ با کدام برنامه و تیم منسجم میخواهد بیماری مزمن در برخی دولتها- مبنی بر تعارض کارکردی در میان اجزای تیم اقتصادی- را به حداقل برسانند؟ آیا با تیم مشاوران و حامیان، به ویژه اگر سهمخواه و دارای دیدگاههای متناقض (از مدعیان عدالت اقتصادی تا مدعیان اقتصاد کاپیتالیستی) باشند، میتوان دولتی هماهنگ داشت و برنامهای را به نفع مردم پیش برد؟ (تیم ناهماهنگی به جای آن که بتواند مسئلهای را حل کند، خود تبدیل به مسئله و مانع خواهد شد). برنامه او برای تحول و اصلاحات اقتصادی به ویژه درباره «اصلاح ساختار بودجه و رفع ناترازیهای مالی، هدفمندسازی و بازتوزیع عادلانهتر منابع ملی (یارانهها، تسهیلات کلان و فرصتها)، ناترازیهای تولید و مصرف انرژی، نظام گمرکی، مالیات، نظام بانکی، و تقویت پول ملی» کدام است؟ چه برنامه روشنی برای حمایت از محرومان، کاهش شکاف طبقاتی، حمایت از تولید، و تنوع بخشی به صادرات دارد؟
۳) نامزد انتخابات اگر خود اهل تشخیص مستقل و جمعبندی و درایت نباشد، قطعا دولت درست اداره نخواهد شد و به آشفتگی ستادی و فرماندهی گرفتار میشود؛ چنان که در برخی دولتها به شکل تعارض میان وزارتخانههای اقتصاد، صمت، کار و رفاه، کشاورزی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی دیده شد.
به عنوان مثال، عملکرد ناهماهنگ در دولت مدعی اصلاحات چنان بحرانساز شد که حتی بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت:
-منتجبنیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه ۱۳۸۰: «مجموعه کابینه آقای خاتمی با طرح ساماندهی اقتصادی هماهنگ نبود. این مدیران به سیاست تعدیل معتقد بودند. دستگاههای زیرمجموعه، موجب نابسامانی اقتصادی شدند که امروز بر جامعه حاکم است».
-محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران، ۱۳ بهمن ۱۳۷۹: «قابل قبول نیست که بعد از ۵/۳ سال، تازه شاهد بروز اختلاف میان دو نظریه در کابینه باشیم. تیم اقتصادی خاتمی، آلیاژی و شکننده است و آزمون و خطای زیادی داشته. به خاطر این ناهمگونی، نمیتوان کاری کرد».
-عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی (که پس از ادغام وزارت در «جهاد کشاورزی» کنار رفت،) شهریور ۱۳۸۰: «مشکل اصلی در سازمان مدیریت و برنامه ریزی است. تا اینها سر کار هستند، وضع بهتر از این نمیشود. سرمایهگذاری کشاورزی با سالانه ۲ درصد کاهش مواجه است. تفکر دولت این نبوده که با رونق کشاورزی به کشور کمک کند. تا آمدیم از کشاورز حمایت کنیم، انبوه محصولات به داخل سرازیر شد».
- عبدالعلیزاده، وزیر مسکن، ۲۵ تیر ۱۳۸۰: «مدیران دولتی، هیچ ریسکی را قبول نمیکنند و اگر کار را خراب کنند، مجازات نمیشوند. مدیران بخش خصوصی، با ندانمکاری مدیران دولتی، با ورشکستگی رو به رو میشوند. این سخنان، اعتراف من است».
-محمد سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب، ۳۰ بهمن ۱۳۷۹: «تیم اقتصادی دولت، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را به طور هماهنگ پیگیری کند. کسانی که در دولت سابق (سازندگی) تفکر سیاست تعدیل را تعقیب میکردند، با بن بست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعا ناموفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کردند».