🔰 امید یک ضرورتِ استراتژیک؟! (۱) 👤 🔻۱- «ویکتور فرانکل»، روانپزشک و عصب‌شناس مشهور اتریشی و بنیانگذار «معنادرمانی» در کتاب معروف خود یعنی «در جست‌وجوی معنی» از دوستی صحبت می‌کند که، به دلیل دیدن یک خواب، امیدوار شده است و این امید، تحمل بدترین شرایط قابل تصور برای بشر را، برای او «ممکن» کرده است. او خواب دیده بود که یک ماه دیگر، آزاد خواهد شد. فرانکل می‌گوید؛ حال دوستش در آن سلول که - زندانی‌ها گاهی از گرسنگی، گوشت هم‌سلولیِ مُرده خود را می‌خوردند - آن‌قدر خوب بود که، آن یک تکه نان خشکی را که گاهی دو روز یک‌بار به زندانی‌ها می‌دادند را هم نمی‌خورد، و از سر همان حال خوش، آن را به دیگران می‌داد. با نیروی بیشتری - نسبت به دیگران - کار می‌کرد و این امید، روی نحوه صحبت کردن و چهره لاغرش هم تأثیر خارق‌العاده‌ای گذاشته بود. 🔻۲- «امید»، یکی از واژه‌های نسبتا پُرتکرار در چند سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب بود. علاوه‌بر تکرار این واژه، کلیت صحبت‌های ایشان نیز، «امیدآفرین» بود. وقتی ایشان می‌گویند، حزب‌الله زنده است، حماس زنده است، پیش‌بینی می‌کنم یک مجموعه شرافتمندانه و قوی در سوریه مثل حزب‌الله لبنان روی کار بیاید و... ضمن تحلیل تحولات و شرایط، در حال امیدآفرینی نیز هست. رهبر انقلاب حتی به توبیخ کسانی که «امید» این مردم را به اشکال مختلف هدف قرار می‌دهند پرداخت. بنابر این، امید نه فقط در شرایط خاص که همیشه مهم و حیاتی است. 🔻۳- به طور قطع، یکی از دلایل اصلی و مهم سقوط فوری دمشق، پای کار نبودن ارتش این کشور بود و یکی از دلایل اصلیِ پایه کار نبودن ارتش این کشور نیز «ناامیدی» فرماندهان و سربازان سوری بود. وقتی «امید» نباشد، کشوری که بیش از ۴۰ سال است، یکی از محورهای اصلی مقاومت بوده، ۱۱ روزه سقوط می‌کند. حتما مشکلات اقتصادی، تحریم‌های وحشیانه غرب، عدم انجام یک‌سری اصلاحات سیاسی و...در سقوط دمشق مؤثر بوده‌اند اما ما فکر می‌کنیم، مجموعه این عوامل در انتها، به «ناامیدی» ختم و همین ناامیدی نیز یک کشور و ملت را تبدیل به لقمه راحتی برای وحوش تکفیری و صهیونیستی می‌کند. ناامیدی، تیر خلاص است. 🔻۴- حتما درباره بحران بزرگ آمریکا در دهه ۳۰ میلادی شنیده‌اید. آمریکا با یکی از بزرگ‌ترین رکودهای اقتصادی خود مواجه بود و خیلی زود بانک ملی این کشور اعلام ورشکستگی و تعطیلی کرد. به تبعِ آن و به دنبال سرازیر شدن موجی از مشکلات گوناگون اقتصادی و اجتماعی و... طبیعتا تمایل به چپ‌های مارکسیست نیز در جهان غرب افزایش یافت که خود این مسئله، برای غرب یک «خطر بزرگ» بود. خطر نازی‌ها و هیتلر، خطر فروپاشیِ جهانیِ لیبرالیسم و... نیز به این بحران‌ها اضافه شد. دولت‌ها دست به کار شدند. آنها علاوه ‌بر استفاده از نخبه‌های عصر - به‌ویژه از نظریات جامعه‌شناس مشهور یعنی «تالکوت پارسونز»-روی رسانه‌ها، سلبریتی‌ها، هنرمندان و به طور کلی هر آن کسی که تاثیرگذار بود، سرمایه‌گذاری کردند. یکی از آن کارویژه‌ها که به این طیف سپرده شد، «امیدآفرینی» بود. در حالی که نخبگان مشغول یافتن و به‌کارگیری راه‌حل‌های خود بودند، در رسانه‌ها (از تلویزیون و روزنامه بگیر تا سلبریتی‌ها و...) مدام تولید شادی و امید می‌شد. چون بحران «همه‌گیر» بود، این امیدآفرینی‌ها خود به خود به «اتحاد» هم منجر می‌شد. سرانجام در اوایل دهه ۷۰ میلادی، به لطف همین امیدآفرینی‌ها و نظریات علمی مثل «نظریه ساختی کارکردیِ» پارسونز و مرتون و...آمریکا و اروپا از این بحران عبور کردند. 🔻۵- ۱۴۰ روزی می‌شود که در کشور عزیزمان، مشکلاتی در حوزه‌های مختلف بروز کرده است. برخی از این مشکلات از قبل بوده‌اند و برخی هم نبوده اند - یا لااقل به این شدت نبوده‌اند - از آلودگی هوا بگیر تا رهاشدگی که در بازار ارز و غیر ارز، حس می‌شود. اینکه چرا این مشکلات تشدید شده‌اند، را می‌شود جداگانه بررسی کرد. 🔸ادامه دارد... 👇👇👇