🔰 سرمایه امید و تاجران یأس و ترس (۱)
👤
#محمد_ایمانی
🔻۱) بزرگترین سرمایه هر کشور، امید و اراده و باور جمعی مردم همان کشور است. بنابراین، بزرگترین تهدیدها نیز از سوی کسانی پدید میآید که با «یأسفروشی، تجارت ترس و القای ناتوانی»، به این سرمایه اجتماعی آسیب میزنند. این، سرمایه امید و اراده بود که توانمندیهای دفاعی کشور و از جمله موشکهای هایپرسونیک و پهپادهای دوربرد نقطهزن را در اوج تحریمها تا مرز بازدارندگی ارتقا داد. همین اراده، سوخت ۲۰ درصد رآکتور هستهای تهران را تولید کرد و تحریم و گروگانگیری دارویی را درهم شکست. در تداوم همین امید و در مقابل تحریم بنزینی، بود که برنامه تأسیس پالایشگاه ستاره خلیجفارس، در سال ۱۳۸۵ به همت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) به اجرا درآمد.
🔻۲) بیتردید، «تحلیلهای فلجکننده»، هزار برابر بدتر از «تحریمهای فلجکننده» است. تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری، در مقابل اراده جمعی ملت ما شکست خورد، بنابراین بدیهی است که پایوران دشمن، این اراده برآمده از امید را با خنجر مسموم «تحریف» هدف بگیرند. اهتمام به تولید قدرت، و با فریب و وسوسهها، خام دشمن نشدن، آن راهبرد اساسی است که میتواند موجب زایندگی و پویندگی شود، تولید قدرت کند، الهامبخش تمدنی باشد و عندالاقتضاء پای میز مذاکره، اراده خود را بر بیگانگان تحمیل کند. تولید و تکثیر منابع قدرت، حتماً زحمت دارد و زمانبر است. برای استفاده از سایه و میوه درخت، باید آن را کاشت و داشت تا سپس بتوان بهرهمند شد. متأسفانه برخی مدیران در مقاطعی خیال کردند به جای این رویکرد منطقی، میتوان منابع قدرت کشور را در مذاکره به رقیبان و دشمنان واگذار کرد و آنگاه به رونق اقتصاد و امنیت رسید!
🔻۳) تحلیلهای فشلکننده بود که القا میکرد: کشور نیازی به برنامه هستهای ندارد؛ اوباما بسیار مودب، و ترامپ تاجری محترم و شیدای توافق است؛ با یک امضا و توافق و واگذاری یا تعطیلی برنامه هستهای میتوان ۲۰۰ میلیارد، بلکه ۲۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی را به کشور جذب کرد؛ اقتصاد کشور را بدون تسلیم در مقابل غرب نمیتوان سامان داد، و صدها گزاره مشابه. در حالی که جنگ در غزه، یمن و سوریه، میان روسیه و اروپا و آمریکا (اوکراین)، و هند و پاکستان برقرار است و حتی ممکن است به میان آمریکا و چین کشیده شود، چرا کسانی تلقین کردند که «روزگار آینده، روزگار مذاکره است نه موشک»، و دنبال برجام ۲و ۳ هم بودند! چنین مدیرانی، میخواستند دسترنج فناوران حوزههای مختلف تولید قدرت را حراج کنند و سپس،کاسه «چه کنم» به دست بگیرند، چنان که مبتلا شدند.
🔻۴) در سال ۱۳۹۹ و ابتدای سال ۱۴۰۰، چگونه میشد امید را در مردم زنده نگاه داشت و حال آن که روزانه تا ۷۰۰ نفر در اثر شیوع کرونا جان میباختند، اما رئیس و سخنگوی دولت وقت ادعا میکردند «واکسن کرونا، سوهان قم نیست» و «بدون حل مشکل FATF نمیتوان واکسن وارد کرد»؟! این پمپاژ یأس، واکنش مدیرانی بود که خود را فوقتخصص تدبیر و تمثال دیپلماسی وانمود میکردند و در مقابل، خود یا پادوهای رسانهایشان، از هیچ دروغ ناجوانمردانهای دریغ نکردند و آقای رئیسی را فردی با شش کلاس سواد و فاقد مهارتهای مدیریتی و دیپلماتیک نشان میدادند! اما مردم دیدند که وقتی «سید ابراهیم رئیسی» بر مصدر ریاست جمهوری نشست، چگونه توانست از مسیر دیپلماسی فعال و خلّاق، واکسیناسیون سراسری را به اجرا بگذارد و به جنگ اعصاب دولت با مردم و پمپاژ یأس و ترس و ناامنی پایان دهد.
🔻۵) کارخانههای تعطیل و نیمهتعطیل بسیاری، با وجود کارشکنی بیوقفه آمریکا و انگلیس و فرانسه و دیگران، در دولت شهید رئیسی احیا شدند و به چرخه کار و تولید برگشتند. در دولت برجام که ادعا میکرد به واسطه بستن با آمریکا، هم چرخ سانتریفیوژ خواهد چرخید و هم چرخ کارخانهها، و مردم از پول ناچیز یارانه بینیاز خواهند شد، ۸۰۰۰ کارخانه تعطیل شد. شاید کمتر به این موضوع اندیشیدهایم که با تعطیلی هر کارخانه، کوه فلاکت بر سر خانواده صدها یا هزاران کارگر آوار میشد. برخی مدیران، خواب ماندند، یا خود را به خواب زدند و هشت سال فرصت در حالی سپری شد که معدل رشد اقتصادی این دوره، به رقم تقریباً هیچ «۶ دهم درصد» سقوط کرد. پایان دوره بیتدبیری و لجبازی و نصیحت ناپذیری، با سکانداری آقای رئیسی در دولت، امید بسیاری را در میان مردم و نخبگان زنده کرد. تقریباً هفتهای نبود که چند رسانه آمریکایی یا اروپایی اذعان نکنند ایران در دوران ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی، بینیاز از غرب و بیاعتنا به تهدیدها، در حال تبدیل شدن به قدرت سیاسی اول منطقه است و توانسته رشد اقتصادی پنج درصد را با وجود تحریمها به ثبت برساند.
🔻ادامه دارد...