🔰جنگ، رسانه، اراده:
پوشاندن عجز در جامۀ روایت
🔸۱. مداخلۀ نظامی آمریکا بیش از آنکه نبردی تسلیحاتی باشد یک نبرد رسانهای و تبلیغاتی بود. هر عقل سلیمی میداند که وقتی تجهیزات مشخصی، تهدید نظامی شده باشند، یا مکان آن را تغییر میدهند یا از آسیبناپذیری آن یقین پیدا میکنند. حتی ورود بمبافکنهای بیدو ادعایی بسیار مشکوک است، آنهم در حالی که پدافند ایران پیشتر گلوبالهاوک را شکار کرده است. اما اینکه آمریکا حیثیت خود را هزینۀ تخریب ورودیهای مراکز هستهای ما کرده، در پازل نبرد ارادهها معنی میشود. اینکه او چنین دستوپا میزند، حاکی از خطر جدیای است که دربارۀ موجودیت خود بهعنوان یک ابرقدرت احساس میکند. ترامپ در پیام خود پس از این نمایش، آشکارا ایران را قلدری خطاب میکند که چارهای جز پذیرش صلح ندارد. او میخواهد تنها قلدر جهان باقی بماند و تمام تلاش او برای القای آقایی و تعیینکنندگیاش است. البته تجربه نشان داده، او به کرنش کشورها راضی نخواهد شد و در مراحل بعد، تا مکیدن شیرۀ جان ملتها پیش خواهد رفت.
🔸۲. ورود مستقیم آمریکا به جنگ با ایران، صفحه آغازین صورتبندی نظم نوین جهانی است. ملت ایران از بهمن ۵۷، در انتظار چنین رویارویی بوده است. این مواجهه، از عمق تاریخی و ذاتیِ تقابل خیر و شر برخاسته و در هر دورۀ بشری، نمایندگانی از هر سوی این منازعه، آن را نمایندگی کردهاند و زندگی انسان را از آن گریزی نیست. ایران در حال جنگیدن در جنگی است که آیندۀ جهان را تعیین خواهد کرد. ما با غرب شرور و وحشی روبروییم که متعهد به نسلکشی و ویرانگری در هر کشوری است که شهامت مخالفت با هژمونی آن را داشته باشد. نتیجه این نبرد وضعیت حق و باطل را در جهان تعیین خواهد کرد. پیروزی ایران در پایان این منازعه، نهفقط کامیابی او، که شوق و گرایش جهانی به جبهۀ حق را در پی خواهد داشت.
🔸۳. در این اثنا، پیوستگیِ وقایع چندسال اخیر متحیرکننده است. قریب هفتصد روز کودککشی و انواع اعمال غیرانسانی در غزه، مفرّی برای تردید باقی نمیگذارد. جهانیان، صفِ افقی اجساد کودکان غزه را به چشم دیدهاند و شدت قساوت صهیونیستها، موجب شده، به راحتی هر انسانی در اکنونِ این کرۀ خاکی، جناح باطل را تشخیص بدهد. رسوایی غرب در سکوت و حتی حمایت از توحّش و نسلکشی اسرائیل، آن را در زمرۀ جناح باطل ثابت کرد. فریاد مردم، علیه ظلم اسرائیل و دولتهای غربی از درون خاک خودشان به گوش رسید و صفبندیها مشخص شد. نه فقط اکنون که ایران وارد جنگ مستقیم نظامی شده، بلکه از همان روزهای آغازین، پرچم ایران در کنار پرچم فلسطین و مقاومت، در دست ملل آزادیخواه دیده میشد. اکنون ایران برای همه جهانیان، نماینده جبهه حق، در نبرد میان حق و باطل است. نبردی که پیروان تمام ادیان الهی آن را در کتب دینی خود در طول تاریخ بارها مرور کردهاند و به انتظار نشستهاند. همه میدانند، نتیجۀ این نبرد را تنها ارادۀ دو جبهه، رقم خواهد زد.
🔸۴. در نبرد ارادهها، روایتهای رسانهای بیش از تسلیحات نظامی کارساز میشوند. روایتها، وقایع را آنطور که میپسندند برای افکار عمومی بازنمایی میکنند. آنها میتوانند پیروزی را شکست، و شکست را پیروزی جلوه دهند. اما در پایانِ میدان نظامی، تکلیف طرف برنده و بازنده معلوم است. اینجاست که جنگ میتواند کاملا نابرابر شود. اگر دستبرتر فنی و تکنیکال و حتی تجربیِ روایتپردازی، در اختیار غرب و جناح باطل باشد، دستبرترِ ذخایر معنوی و حقایق تاریخی و فطرت خلقت الهی، با جناح حق است. در فطرت انسانها، تنها زمانی کجروایتها رخنه میکنند که روایتهای حقیقی جامانده باشند. و اگرنه جان انسانها تشنۀ راستی است و آن را تشخیص داده و میپذیرد. مگر آنکه راویان حقیقت دستبهکار نشوند یا در اقلیت محض باشند و روایتهای واقعی اصلا پا به میدان نگذارند. اکنون بیش از هر زمانی به تصویر کشیدنِ حقیقت تاریخی این منازعه، با لشکری از کلمات و تصاویر، تعیینکننده است؛ زیرا روایتهای حقیقی، ارادهها را همچون امواج سیلآسا روانه میدان میکنند و نتیجه را رقم میزنند.
🔸آزاده محمودیان