خلع سلاح حزب‌الله، پازل راهبردی غرب و آمریکا در پروژه مهار قدرت ایران 🔹️در تحولات اخیر غرب آسیا، تهدید صریح آمریکا مبنی بر «خلع سلاح حزب‌الله یا فروپاشی لبنان» نشانه‌ای از تشدید مداخله‌گری غرب در مسائل امنیتی این کشور است. این اولتیماتوم که توسط تام باراک، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه، در سفر به بیروت و رسانه‌های منطقه مطرح شد، عملاً علاوه بر نقض حاکمیت لبنان، منطقه را نیز با تنش‌های جدیدی روبرو کرده است. 1️⃣ نقض حاکمیت و فشار اقتصادی: آمریکا با تهدید به فروپاشی وجودی لبنان در صورت عدم خلع سلاح حزب‌الله، به‌شکل مستقیم در امور داخلی یک کشور مستقل دخالت کرده است. واشنگتن با تکیه بر بحران اقتصادی و سیاسی لبنان، تلاش می‌کند دولت این کشور را وادار به اجرای خواسته‌هایی کند که اولویت آن‌ها تامین امنیت اسرائیل و منافع غرب است، نه منافع ملی لبنان. 2️⃣ راهبرد تضعیف محور مقاومت: این تهدیدات بخشی از راهبرد کلان مهار ایران و متحدانش محسوب می‌شود. حزب‌الله به‌عنوان مهم‌ترین بازوی نظامی محور مقاومت، عامل اصلی بازدارندگی در برابر اسرائیل است. خلع سلاح حزب‌الله پروژه‌ای ژئوپلیتیک برای تغییر توازن قوا در منطقه، به‌ویژه به نفع اسرائیل و متحدان عربی واشنگتن به‌شمار می‌رود. 3️⃣ تناقض غرب و تشدید ناامنی: آمریکا ادعای مقابله با نفوذ منطقه‌ای را دارد، اما سیاست‌های خود غرب – مانند تحریم و تضعیف نهادهای لبنانی – به افزایش آسیب‌پذیری لبنان و تعمیق بحران داخلی دامن زده است. این تضاد، بی‌ثباتی را تشدید و مسیر حل بحران را سد می‌کند. 4️⃣ پیامدهای امنیتی و آینده ناواضح: پافشاری بر خلع سلاح حزب‌الله بدون توجه به واقعیت‌های اجتماعی لبنان، خطر فروپاشی دولت و حتی جنگ داخلی را افزایش می‌دهد. هرگونه اقدام عجولانه می‌تواند علاوه بر تهدید ثبات لبنان، امنیت منطقه و به‌ویژه اسرائیل را در معرض خطر جدی قرار دهد. 🔚 جمع‌بندی: تهدید اخیر آمریکا بخشی از راهبرد فشار برای بازطراحی معادلات امنیتی منطقه و کاهش نقش ایران است. این مسیر نه به حل بحران لبنان، بلکه به تشدید بی‌ثباتی و ناامنی منجر می‌شود. تنها رویکرد مبتنی بر گفت‌وگوی ملی و احترام به اراده مردم لبنان می‌تواند ثبات پایدار را تضمین کند.