✍ پورخردمند
گر بمیریم رواست !! چقدر دردناک است دیدن این صحنه که در شهر آتش و خون و فراموش شده غزه ؛ کودک گرسنه ای در میان زباله ها در دهان برادر کوچکتر از خود ؛ تکه نانی بگذارد ؛ در آنطرف هم مادری با صدای نحیف بگوید پنج روز است چشم انتظار آب و نان است ؛ در آنسو هم پدری بخاطر فرزندانش که از گرسنگی در خود می پیچند ؛ کلیه خود را در ازای کیسه آردی در بازار بورس شرمندگی ؛ به معرض فروش بگذارد ؛ جوانی هم بگوید سنگ به شکم مان می بندیم تا در مقابل گرسنگی تاب بیاوریم ....
بگذارید واضح بگویم کودکان غزه ؛ طعم شیرین زندگی را نچشیده ؛ مرگ را پذیرا هستند ؛ چاره ای ندارند جز اینکه مرگ را به آغوش بکشند چون همه راههای انسانیت را به رویشان بسته اند . دیگر از شنیدن غرش جنگده ها هراسان نیستند اتفاقا خوشحالی می کنند تا با مرگ آسان ؛ چشم از این دنیای نامردی ببندند ؛ بس که سلاح وحشتناک ؛ دردناک ؛ غم انگیز و طاقت فرسایی بنام « سلاح گرسنگی » بر سرشان سایه افکنده است . سلاحی که هزاران بار مخوف تر از هر سلاح کشنده دیگری ست . گویی بمب و سلاح گرسنگی در کشتن انسانها با هم رقابت می کنند .
قطعنامه ۲۰۲۱ «حق دسترسی به غذا» توسط سازمان ملل با رای ۱۸۶ کشور و رای منفی آمریکا و اسرائیل تصویب شد .
امروز غزه و جهان خارج از آن در یک نقطه تلاقی پیدا می کنند ؛ در غزه ؛ انسان تشییع می شود در بیرون از غزه ؛ انسانیت .
سعدی اگر امروز در میان ما بود با دیدن این صحنه ها شاید اینگونه می سرود :
بنی آدم اعضای ناهمدیگرند
که در آفرینش ز دو گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها خوش و خرم و برقرار