🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 قدرت، تنها ضامن امنیت (۱) 👤 #جعفر_بلوری 🔻1- چه بخواهیم و چه نخواهیم، دنیای امروز بر مدار «قدرت» م
🔰 قدرت، تنها ضامن امنیت (۲) 👤 🔸علائم دیگری غیر از این اظهارات وجود دارد که نشان می‌دهد، تفاوت نگاه آنها به مذاکره با نگاه ما، از زمین است تا آسمان. کمی به عقب برگردید. به ماه‌ها و هفته‌های منتهی به جنگ 12 روزه. وقتی خبر می‌رسید که در 5 دور مذاکره غیر مستقیم ایران و آمریکا، طرف آمریکایی اصلا جدی نیست و اظهاراتِ داخل جلسه‌اش با موضع‌گیری‌های پس از جلسات متفاوت است، یعنی آنها دنبال مذاکره نبودند بلکه در حال برنامه‌ریزی برای حمله به کشورمان بودند. هدف قطعی‌شان هم چند پاره کردن ایران بود، چون طبق دکترین بن گوریون، «هیچ کشوری در منطقه نباید بزرگ‌تر و قوی‌تر از اسرائیل باشد». آنها این هدف را با دو روش دنبال می‌کردند:1- تجاوز نظامی 2-مذاکره! در تجاوز نظامی سیلی خوردند و نتوانستند. حالا همین هدف را با مذاکره دنبال می‌کنند. هدف ما از مذاکره اما، لغو تحریم‌های اقتصادی است! حالا باید درباره ساده‌لوحی کسانی که فکر می‌کردند دشمن به دنبال لغو تحریم‌های اقتصادی ایران است، چه باید گفت؟! 🔻6- ماجرای 23 خرداد ماه، خیلی شفاف، «غلط» بودن مسیر طیفی از مدعیان اصلاحات را نشان داد. «حمله به ایران وسط مذاکره» که در این روز رخ داد، برای تحلیل مسئله این یادداشت، گزاره مهمی است. هیچ مدعیِ اصلاح‌طلبی نمی‌تواند صحت این گزاره را رد کند. حالا امروز این طیف باید پاسخ دهد که آیا، این که چند دهه است می‌گوید «با مذاکره سایه جنگ را از کشور دور کردیم» از سر کج فهمی بوده یا نه، با حساب و کتاب‌هایی این ادعاها را مطرح کرده است؟ باید پاسخ دهد، وقتی دشمن با شعار «تغییر رژیم» به ایران حمله نظامی کرده و از قضا سیلی سختی می‌خورد، و بلافاصله این طیف وارد شده و از لزوم «تغییر پارادایم» سخن می‌گوید! این «هماهنگی» اتفاقی است یا نوعی تقسیم کار یا حتی «پلن بی» است؟! این که چند ماه قبل از تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان، فیلتر برخی پیام رسان‌های بدسابقه و مورد استفاده دشمن در این جنگ برداشته می‌شود، چطور؟ این هم اتفاقی است؟ لایحه دو فوریتی که اسفند ماه 1403 اعلام شد، برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال شده چطور و..... 🔻7- در نظام بین‌الملل، قدرت‌ها نه بر اساس اخلاق و مرام و رفاقت، که بر اساس منافع و محاسبات «عمل» می‌کنند. رفتار و گفتار و عمل مقامات یک کشور در این محاسبات موثرند. ایران عزیز نیز اگر در چهار دهه گذشته توانسته در برابر فشارها مقاومت کند، نه به خاطر مذاکره و امتیاز دادن به دشمن بلکه به دلیل حفظ و تقویت مولفه‌های قدرتش بوده است. سؤال اساسی اما اینجاست: آیا مذاکره‌ای که طرف مقابلش با تابلویی مثل «اجرای دکترین بن‌گوریون» حاضر شده و هدفش «براندازی» بود، می‌تواند به قدرتمند شدن کشور بینجامد؟ وقتی دشمن پس از تجاوز با پاسخ قاطع ایران مواجه می‌شود و به آتش‌بس تن می‌دهد، اما بلافاصله طیفی در داخل پیدا می‌شود که دم از «مذاکره» می‌زند، چه سیگنالی به دشمن ارسال می‌شود؟ دشمن این را نشانه ضعف می‌بیند یا قدرت؟ راه‌حل واقعی تعامل هوشمندانه در کنار افزودن بر مؤلفه‌های قدرت است، نه کاهش این مولفه‌ها.