📝 ادامه سرمقاله
🔹در دوران حکومت نبوی، «یهودیها در مدینه یک طبقهی روشنفکر محسوب میشدند؛ لذا مردمِ آنجا را تحمیق و تحقیر و مسخره میکردند.» (۱۳۸۰/۲/۲۸) در دوران کنونی نیز «در تبلیغات گستردهی رسانهاىِ دشمنانِ ما سعی میشود توان داخلی و ملّی کشور تحقیر شود و کوچک شمرده شود؛ متقابلاً توان دشمن بیش از آنچه هست معرّفی شود.» (۱۳۹۱/۵/۳)
همچنین «جنگ روانىاى علیه جمهورى اسلامى مشاهده مىشود که مظهرش هم همین رسانههاى صهیونیستىاند.» (۱۳۷۵/۱۰/۲۸) امروزه «سه تخریب، مورد نظرِ دشمن است: تخریب وحدت ملّی، تخریب باورهای کارساز و مقاومتبخش، و تخریب روح امید. اسم این تخریبها را هم "اصلاح" میگذارند!» (۱۳۷۷/۱۰/۱۸)
🔸د) تضعیف مقاومت مردم جامعه
یکی از خطرناکترین چالشهای حکومت اسلامی نبوی، جریان رسانهای «مرجفون» است. مرجفون از نظر شخصیّتی افرادی هستند که «در هنگام سختیها وقتی با دشمن مواجه میشوند، بیکارهاند، ترسو، کنارهگزین و عافیتطلبند؛ وقتی که یک ملّت در شداید و سختیها قرار میگیرد، از اینها هیچ اثری نیست! ... امّا وقتی که میدان، میدانی است که خطری ــ علیالظّاهر ــ آن را تهدید نمیکند، میبینید که زبانشان بر روی مؤمنان دراز است.» (۱۳۷۷/۳/۲۱) این جریان «وقتی دشمن را میبینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین بالله و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیّت کردن و فشار آوردن: "آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمیآیید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟" همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند.» (۱۳۹۱/۷/۱۹) آنها «در دل مردم اضطراب ایجاد میکنند، ترس ایجاد میکنند.» (۱۴۰۳/۸/۶)
در دوران جمهوری اسلامی نیز جریان مرجفون «همان کسانی هستند که امنیّت روانی جامعه را به هم میزنند، شایعهسازی میکنند؛ بعضیها از روی غرض، از مسائل گوناگون تحلیلهای غلط ارائه میدهند.» (۱۴۰۳/۸/۶) آنها دائماً با تحلیلهای خود «مردم را میترسانند: "آقا بترسید؛ مقابلهی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را درمیآورند! آن جنگ نظامیشان، این تحریمشان، این فعّالیّتهای تبلیغی و سیاسیشان." ... مرجفون همینها هستند.» (۱۳۹۱/۷/۱۹)
🔸راز پیشرفت حکومت نبوی و جمهوری اسلامی
حکومت نبوی و جمهوری اسلامی، با وجود چالشهای متعدّد در دوران حکومتداری، با قدرت بر تمامی آنها غلبه کردند، رشد کردند و به پیشرفت رسیدند. «همیشه ... وقتی مسئلهی مبعث و خاطرهی بزرگ بعثت مطرح میشده است، هم ملّت ما حرکت و بعثت عمومی و برانگیختگیِ ملّىِ تاریخیِ خود را در انقلاب، ادامهی آن بعثت عظیم نبوی دانسته، هم این سؤال لااقل در ذهنهای افرادی از مردم ــ از خواص و اهل نظر ــ پیش آمده است که راز پیشرفت اسلام در آن روزگارِ غربتِ معرفت و عمومیّتِ جهل که همهی دنیا را پُر کرده بود، چه بود.» (۱۳۷۸/۸/۱۵)
اوّلین راز پیشرفت حکومت اسلامی این است که «حکومت پیغمبران، حکومتی مردمی بود؛ برای مردم و در خدمت منافع آنان بود و مردم به پیامبران عشق میورزیدند. وقتی پیغمبر ما حکومت تشکیل داد، مردم به او عشق میورزیدند. ... چنین حکومتی، با چنان پایه و قاعدهی مردمی است که میتواند اصلاحات کند.» (۱۳۷۱/۱/۱۵) در مقابل نیز پیامبر به مردم عشق و علاقه داشت.
راز دیگر پیشرفت حکومت اسلامی اتّحاد است. «در نظام نبوی، درگیریهای برخاسته از انگیزههای خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعتطلبی مبغوض است و با آن مبارزه میشود. فضا، فضای صمیمیّت و اخوّت و برادری و همدلی است.» (۱۳۸۰/۲/۲۸) در واقع، «در نظام اسلامى، حکومت با محبّت است، با ایمان است، با وحدت است، با همدلى است؛ با هم بودن مردم و حکومت، با هم بودن اجزای حکومت، با هم بودن اجزای مردم ... نشان میدهد که این، نظام اسلامى است.» (۱۳۷۷/۱/۲۷)
🔹یکی از مهمترین عوامل موفّقیّت و پیشرفت حکومت نبوی این بود که «پیغمبر ایستاد؛ نفرمود این یک واقعیّت است، با این واقعیّت چه میشود کرد. بعضی کسان ضعفها و بیهمّتیهای خود را اینطور توجیه میکنند: "واقعیّتی است، چه کار کنیم؟" واقعیّتی که باید در مقابل آن تسلیم شد، این نیست. ... واقعیّتهایی را که عدّهای با تکیه به سرنیزه و زور علیه عدّهای دیگر به وجود آوردهاند، باید به هم زد.» (۱۳۸۱/۷/۱۳) و اساساً «ایستادگی، ایستادگی میآفریند.» (۱۳۸۷/۵/۹)
🔖 منتشرشده در شماره جدید نشریه خط حزبالله