🔰 ماشه را غرب میکشد
خشاب را غربزدگان پُر میکنند(۲)
👤
#سیدمحمدعماد_اعرابی
🔸وقتی «جو بایدن» به ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شد نیز همین وضعیت وجود داشت. «وندی شرمن» قائممقام وزارت خارجه دولت بایدن درباره اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران به شبکه رادیویی پابلیک رادیو اینترنشنال(PRI) گفت: «فکر میکنم که تغییری در تحریمهای اساسی اتفاق نخواهد افتاد، در واقع بسیاری از تحریمها مشابه همان تحریمهای قبلی خواهند بود و تنها نامشان عوض خواهد شد.»
🔸در واقع دیگر چیزی برای تحریم کردن باقی نمانده است! حالا آمریکا و اروپا معرکه تازهای به نام مکانیسم ماشه و با تهدید بازگرداندن قطعنامههای پیشین سازمان ملل راه انداختهاند.
🔸قطعنامههایی که فقط رو کاغذ تعلیق (و نه لغو) شده بودند. اشاره آنها به قطعنامههای 1697 (سال 2006)، 1737 (سال 2006)، 1747 (سال 2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008) و 1929 (سال 2010) است.
🔸از این 6 قطعنامه فقط چهار قطعنامه محتوای تحریمی دارد و تحریمهای مندرج در سه قطعنامه 1737 (سال 2006)، 1747 (سال 2007)، 1803 (2008) آنقدر ناچیز و بیاهمیت است که «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق آمریکا (2009 تا 2017) درباره آنها گفت: «تحریمهای موجود [سازمان ملل] ضعیفتر از آن بودند که اثر چندانی داشته باشند. حتی متحدان آمریکا مانند آلمان، کماکان تجارت قابلقبولی با ایران داشتند و تقریبا همه از این کشور نفت میخریدند.» دقیقا به دلیل تأثیر ناچیز همین قطعنامهها بود که دولت اوباما به دنبال تصویب قطعنامه 1929 (سال 2010) در شورای امنیت سازمان ملل با هدف حمایت از «فتنه سبز» (مجموعه آشوبهایی که جریان غربگرای داخل ایران با دروغ تقلب در انتخابات طی تابستان 1388 راه انداخت) رفت. قطعنامه 1929 نسبت به قطعنامههای قبلی سازمان ملل محتوای تحریمی جدیتری داشت اما تحریمهای مندرج در این قطعنامه نیز در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا مانند «قانون جامع تحريمها، مسئوليتپذيري و محروميت»(CISSADA)، «قانون تحریمهای ایران»(ISA) و «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریمها»(CAATSA) عملا ناچیز است و به حساب نمیآید.
🔸با این حساب تهدید به بازگرداندن قطعنامههای روی کاغذ تعلیق شده شورای امنیت سازمان ملل با مکانیسم ماشه، از نظر اقتصادی و اجرائی تهدید معتبری نیست. آنچه این تهدید را در افکار عمومی و رسانهها معتبر جلوه میدهد یک جریان بدسابقه داخلی است. همان جریانی که «باراک اوباما» در حمایت از آنها به دنبال تصویب قطعنامه 1929 سازمان ملل بود و قانون «سیسادا» (CISSADA) در آمریکا را برای پشتیبانی از آنها تدوین و تصویب کرد. همان جریانی که سال 1392 تحریمهای از رمق افتاده آمریکا را آنقدر بزرگ جلوه داد که حتی حل مشکل آب خوردن ایران را هم به آن گره زد و به پشتوانه همین بزرگنمایی رسانهای توافق خسارتبار برجام را به ایران تحمیل کرد تا برای تجدید قوای تحریمهای آمریکا زمینهسازی شود. جریانی که به آن «جریان تحریف» میگوییم. آنها تیغ کُند و زنگزده تحریم را با رسانههایشان صیقل میدهند و تیز میکنند و به لطف تساهل و تسامح غیرقابل توجیه نهادهای قضائی و نظارتی در جایجای کشور حتی در مناصب ارشد اجرائی لانه کردهاند. تصمیمگیران و دلسوزان نظام باید بدانند برای مدیریت تبعات فعالسازی مکانیسم ماشه نیازی نیست با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و یا اروپا مذاکره و توافق کنند فقط کافی است با این جریان داخلی مقابله کنند چون اسلحهای که اروپا فقط ماشهاش را میکشد توسط «جریان تحریف» در داخل ایران خشابش پُر میشود. جریانی که رهبر انقلاب دربارهشان گفت: «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعا شکست خواهد خورد.»
#یادداشت_روز