_این روزا هرچند دقیقه یه بار میرم تو فکر و با نگاه کردن به خاطراتم با خودم میگم یعنی واقعا قراره این آدمارو از دست بدم؟ چجوری زنده بمونم پس؟ اصلا میشه؟ و دوباره و دوباره غصم میشه و توخودم فرو میرم. فرار میکنم از واقعیتی که کم کم داره گلومو میگیره و خفم میکنه. کاش میشد آدمارو سفت چسبید اونقدری هیچوقت جدا نشن، فراموش نشن، تموم نشن.