تو اون آدمه بودی که هربار سر صحبت کردن باهاش خودخوری نمیکردم. که هرچی میخواستمو میگفتم. که هروقت کم میوردم دست از پا دراز تر برمیگشتم پیشش. که من رو در آغوشش گرفت و باور کرد. که روز و شبش مهم نبود. تو به معنای واقعی خونه بودی و من نمیتونم باورکنم که الان دیگه خونه ای وجود نداره. "من واقعا دلم میخواد برگردم خونه"