سفره عقدمان با بقیه سفره‌ها فرق داشت! به جای آینه شمعدان، تفسیر المیزان را دور تا دور سفره چیده بودیم! برکتی که این تفسیر به زندگیمان می‌داد، می‌ارزید به هزاران شگونی که آینه شمعدان می‌خواست داشته باشد. برای مراسم هم برنج اعلا خریدیم ولی فتح‌الله نگذاشت بازش کنیم! می‌گفت: «حالا که این همه آدم ندار و گرسنه داریم، چگونه شب عروسیم چنین غذای گران قیمتی بدهم؟!» برنج‌ها را بسته بندی کردیم و به خانواده‌های نیازمند دادیم. وقتی برنج‌ها را پخش می‌کردیم، فتح‌الله می‌گفت، این هدیه است. 🌹شهید فتح‌الله ژیان‌پناه🌹 @v_montazar