خط قرمز انقلاب اصحاب فتنه، «خط قرمزِ انقلاب» هستند و نباید این خط قرمز، کم‌رنگ و بی‌اعتبار شود. ابتدا باید «فتنۀ سال هشتادوهشت» را شناخت تا بتوان دربارۀ اصالت و اهمّیّت این خط قرمز سخن گفت. صحنه‌گردان‌های فتنه، از موسوی و کروبی تا هاشمی و خاتمی، همگی بر «تحدید قدرتِ آیت‌الله خامنه‌ای»، وفاق و اجماع کرده بودند. نهایتِ ناآگاهی است اگر گمان کنیم مسألۀ فتنه، احمدی‌نژاد بوده است؛ چنان‌که آیت‌الله مصباح تصریح کرد، غایت و غرض فتنه، شخص آیت‌الله خامنه‌ای بود و می‌رفت که منزلت و مکانت ایشان زائل شود و اصحاب فتنه، زمینه را برای تغییر ساختار و منطق قدرت، فراهم کنند. نظام تا لبۀ پرتگاه رفت و هزینه‌های فراوان پرداخت. شکاف‌هایی که اصحاب فتنه پدید آوردند، همچنان پابرجاست و جراحت‌های اجتماعی، همچنان ترمیم نشده است. آیت‌الله خامنه‌ای در توصیف ماهیّت فتنه، به سه خصوصیّت اشاره کرد: «طراحی‌شده»، «پیچیده»، «بسیار خطرناک». بااین‌حال، آیت‌الله خامنه‌ای در طول هشت ماه به‌طول‌انجامیدن فتنه، بارها از فتنه‌گران خواست که نسبت به آن اعلام برائت کنند، اما هیچ‌یک به دعوت او، پاسخ مثبت ندادند، از جمله محمد خاتمی که صحنه‌گردانی و حمایت می‌کرد و بر این باور بود که آیت‌الله خامنه‌ای در موقعیّت ضعف و سستی قرار گرفته و می‌توان با فشار اجتماعی و رسانه‌ای، او را وادار به تسلیم کرد. در این موقعیّت بود که مکنونات درونیِ اصحاب فتنه، آشکار شد و این از علائم منافقان است که در «بزنگاه‌ها» و «بحران‌ها»، هویّت حقیقی خویش را آشکار می‌کنند؛ چراکه می‌پندارند حکومت اسلامی در معرض فروپاشی و زوال قرار گرفته و توان رویارویی و پاسخگویی ندارد. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، آنچه که در این فتنه صورت گرفت، «جُرم نابخشودنی» است. @mhd_Danesh