⚡️ امور حسبیه و حکومت فقها 🔻به مناسبت سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) ◀️ مسألهٔ ولایت «مطلقهٔ» فقیه همواره در کانون بحث و نقد و بررسی فقها قرار داشته است. عده‌ای همچون مرحوم نراقی و امام خمینی از موافقین ولایت مطلقهٔ فقیه بوده‌اند، و عده‌ای دیگر مانند مرحوم آیة الله العظمی خویی و غالب شاگردان ایشان، ولایت مطلقه را به آن معنا نپذیرفته‌اند. اما نکتهٔ محوری و مشترک این است: هر دو گروه، ضرورت حاکمیت سیاسی فقیه را پذیرفته‌اند و حکومت در زمان غیبت را حق فقیه جامع‌الشرایط می‌دانند. تفاوت اصلی در نحوهٔ استدلال برای نیل به این حکومت است. گروه نخست از طریق «ولایت مطلقهٔ فقیه» به این نتیجه می‌رسند، و گروه دوم از طریق «امور حسبیه». 🔹تعریف امور حسبیه: امور حسبیه عبارت است از آن دسته از امور که در ابعاد دنیوی و اخروی به مصالح عمومى مرتبط بوده و شارع مقدس به اهمال و ترک آنها راضى نیست و برپایى آنها را ضرورى می‌داند. این مصالح عمومی گاه در قالب عناوین خاصی تجلی می‌یابد؛ مانند: سرپرستى ایتام و محجورین بی‌سرپرست، حفظ اموال مفقودالاثر، ادارهٔ موقوفات بدون متولّى. گاه نیز مفهومی کلی دارد و شامل همهٔ اموری می‌شود که شارع رضایت به تعطیل آنها ندارد و اجرایشان را واجب می‌شمارد. 🔸متصدی امور حسبیه: بر اساس ادعای اجماع و اتفاق نظر فقها، متصدی این امور، به‌طور متعین، فقیه جامع‌الشرایط است. بنابراین، با وجود چنین فقیهی، افراد غیر فقیه بدون کسب اجازه از او حق تصدی این امور را ندارند. 🔹«حکومت» مصداق اتمّ امور حسبیه یکی از بارزترین و مهم‌ترین مصادیق امور حسبیه که شارع مقدس به هیچ وجه به تعطیل و اهمال آن راضی نیست، تشکیل و ادارهٔ حکومت است. حکومت، تضمین‌کنندهٔ نظم جامعه، اجرای احکام شرع، حفظ مرزهای اسلام و تأمین مصالح عمومی مسلمین است؛ اموری که بی‌تردید در زمرهٔ ضروریات مورد اهتمام شارع قرار دارند. 🔸 استنادات فقهی: ۱. میرزای نائینی در این باره در کتاب «تنبیه الامة» گوید: «از جمله قطعیات مذهب ما طائفه امامیه این است که در این عصر غیبت (علی مغیبه السلام) آنچه از ولایات نوعیه را که عدم رضای شارع مقدس به اهمال آن حتی در این زمینه معلوم باشد وظائف حسبیه نامیده و نیابت فقهاء عصر غیبت را در آن قدر متیقن و ثابت دانستیم، حتی با عدم ثبوت نیابت عامه در جمیع مناصب، و چون عدم رضای شارع مقدس باختلال نظام و ذهاب بیضه اسلام بلکه اهمیت وظائف راجعه بحفظ و نظم ممالک اسلامیه از تمام امور و حسبیه از اوضح قطعیات است، لهذا ثبوت نیابت فقهاء و نواب عام غیبت در اقامه وظایف مذکوره از قطعیات مذهب خواهد بود. ۲. مرحوم آیة الله العظمی تبریزی در کتاب صراط النجاة تصریح می‌کنند: «أن الولاية على الأمور الحسبيّة بنطاقها الواسع، و هي كل ما علم أن الشارع يطلبه و لم يعين له مكلفا خاصا، و منها بل أهمها إدارة نظام البلاد و تهيئة المعدات و الاستعدادات للدفاع عنها، فإنها ثابتة للفقيه الجامع للشرائط» 📚 صراط النجاة، ج۱، ص۱۰. ۳. ایشان در پاسخ به استفتائی دیگر، فتوای استاد خود آیة الله خویی را نیز بر همین مبنا می‌دانند. رک: صراط النجاة، ج۳، ص۳۵۸ ۴. آیة الله العظمی وحید خراسانی نیز در درس خارج فقه خود، بر همین مسأله تأکید نموده و حکومت اسلامی در عصر غیبت را از باب امور حسبه، حق فقیه جامع‌الشرایط دانسته‌اند. ۵. آیة الله حاج شیخ نصرالله شاه‌آبادی در تبیین نظر استاد خود، مرحوم آیة الله العظمی خویی می‌فرمایند: «مرحوم آخوند (خراسانی) در حاشیه مکاسب نیز مشروعیت تصرف [در امور عامه] را - از باب قدر متیقن - منحصر به فقیه می‌دانند. همانگونه که رأی استاد معظم آیة الله العظمی خویی (رضوان الله علیه) نیز همین بوده است و حکومت و ادارهٔ بلاد را از اظهر مصادیق امور حسبیه می‌دانستند. 📚 حدیث نصر ، ص۵۵۷. ۶. شواهد دیگر از کلمات آیة الله خویی: غیر از نقل‌قول‌های شاگردان، شواهدی در آثار مکتوب مرحوم آیة الله خویی موجود است که مؤید همین دیدگاه (حکومت به عنوان امر حسبی) است. معظم‌له در کتاب جهاد (از منهاج الصالحین)، جهاد ابتدایی را در عصر غیبت مشروع دانسته و رهبری و فرماندهی آن را از باب حسبه از وظایف فقیه می‌دانند. رک: منهاج الصالحين (للخوئي)، ج۱، ص۳۶۶. 📌 خلاصهٔ استدلال صغری: حکومت و ادارهٔ بلاد از امور حسبیه است. کبری: امور حسبیه به فقیه سپرده شده است. نتیجه: پس حکومت و اداره بلاد به فقیه سپرده شده است. ⬅️ تفاوت دو مبنا: بنابر نظر آیة الله خویی، دخالت فقیه در اموال و انفس مبتنی بر ضرورت و اخذ قدر متیقن است. لذا در موارد ضروری مانند خیابان‌کشی، طبق هر دو نظر، حاکمیت می‌تواند املاک را تملک کند. اما در موارد غیرضروری مانند احداث پارک برای زیباسازی، طبق نظریه امور حسبیه، فقیه دخالت نمی‌کند. @seyyed_hossein_kashfi