هفدهم؛ از مرز زمینی المصنع|الجدیدة می‌توان از لبنان به سوریه رفت؛ با این همه برای ورود به خاک سوریه معرفی سفارت ایران در بیروت و یا در دمشق را احتیاج دارید. با گذشت یک ماه از ورود به لبنان نیز به این مرز باید بیایید تا گذرنامه‌تان مهر خروج بخورد و از نو وارد شوید. هجدهم؛ در جنوب لبنان به هر شهر یا روستا که وارد شوید به سه شماره امن مردمی حرکت حزب‌الله بالای سر شما خواهد آمد. و از شما در باره‌ی مبدأ و مقصد و میزبان‌تان خواهد پرسید. این یعنی غریبه‌های تنها، شب به هتل‌شان در بیروت یا صور یا نبطیه باید برگردند. نوزدهم؛ حتا اگر به صفر مرز لبنان و فلسطین برسید باز خاک‌ریز جنگی نخواهید دید، نیز خودرویی نظامی روی جاده نیست و نه حتا رزمنده‌یی در لباس استتار. این تفاوت جنگ در لبنان با آنی است که از جنگ ایران با عراق خوانده‌ییم یا دیده‌ییم. اگر خوانده شده باشید از جایی دری برای شما باز می‌شود. بیست؛ از بیروت تا جنوب، جنگ با اسرائیل در پرده‌ی ضخیمی پن‌هان شده است و از بیرون در دست‌رس نیست.‌ این یعنی برای حضور در جنگ در لبنان نیاز به کسی در آن سوی پرده در حرکت حزب‌الله دارید که از ایران با شما دست داده باشد. بیست‌ویک؛ اگر نفر و نیروی این معرکه باشید ترکیب نیرو و ترتیب نیرو را خودتان خواهید دید. تنها چیزی که این جا می‌توان گفت آن است که تمام نیروهای درگیر تخصص دارند و تعدادشان بس‌یار اندک است، و عادت ندارند خارج از سازمان‌دهی‌ رزمی‌شان کسی را از بیرون بپذیرند. بیست‌ودو؛ جدای یکان موشکی یا یکان ضد زره، نیروی مداخله در رزم زمینی در جنوب لبنان یکان رضوان است؛ معادل لبنانی یکان صابرین سپاه در ایران.‌ حتا اگر در حرکت حزب‌الله خواهان هم که داشته باشید باز برای جنگیدن در این جا باید کفایت نیروی ویژه را داشته باشید، و نیروی ساده فطیر است. بیست‌وسه؛ جهود جان‌ترس اهل درگیری نزدیک نیستند. طول سال نخست نبرد طوفان‌الاقصی جنگ در جنوب لبنان به طور عمده موشکی بوده است. دست کم آن است که برای حضور در این میدان باید کار با خان‌واده‌ی موشک ده‌لاویه را بدانید تا برسیم به خان‌واده‌ی کاتیوشا تا بزرگ‌ترهای از این‌ها. بیست‌وچهار؛ دو سال پس از شروع جنگ احزاب حجاب، گردان‌های بسیج هنوز پا به میدان این جنگ ننهاده‌اند؛ چه بینه‌ی رزم آن‌ها به جنگ‌های ترکیبی مکتبی قد نمی‌دهد. وضعیت گردان‌های امام علی و امام حسین و حتا فاتحین با نبرد اکنونی در لبنان هم در آموزش و رزمایش کمابیش از هم‌این قرار است... محمد مهدی فاطمی صدر