💢 ماشین بیت المال
🔺 سرباز بودم و از قبل، رفافت زیادی با محسن داشتم. یک ماشین تحویلم بود. کارهای یگانم را باید با ماشین، انجام میدادم و در پادگان با ماشین، تردد میکردم. یکبار توی باران، جلویش ترمز زدم. گفت: « میخواهم ورزش کنم.»
🔻 همیشه از پادگان تا یگان زرهی پیاده میرفت. چندین بار، ازش خواستم سوار شود، اما بهانه میآورد. یک بار که ایستادم سوار شود، سرش را آورد داخل ماشین و گفت: « داداش! این ماشین بیت الماله. تو داری باهاش میری، موظفی. اگر میخواستند، برای من هم ماشین میگذاشتند.»
🔺با شهید محسن حججی، بیشتر آشنا شوید
روایتهایی ناب از شهید حججی
https://manvaketab.com/book/247782/
🔸 شما هم رسانه باشید...
📍کانال رسمی شهید حججی
🆔
@modafe_haram_shahid_hojaji