این رو یه جا نوشتم و حالا مادر رضای عزیز هم تاکید داشتن بر این موضوع
رضا و خانمش میتونستن به اطراف برن همونجایی که ساختمونها بودن یا توی جاده که احتمال شهادتشون یا اسیب بهشون کمتر بشه
اما چون رضا از اول عمرش باعث اذیت کسی نشده بود نخواست این کاررو کنه و به شهادت رسیدن